جنس و رنگ لباس احرام
آیا در لباس احرام جنس و رنگ خاصی شرط است؟
جنس و رنگ خاصی در جامه احرام شرط نيست، امّا نبايد دوخته باشد.
جنس و رنگ خاصی در جامه احرام شرط نيست، امّا نبايد دوخته باشد.
تمام چيزهايى كه در لباس نمازگزار شرط است در دو جامه احرام نيز شرط مىباشد؛ بنابراين لباسهای احرام بايد پاك باشد و از اجزاى حيوان حرامگوشت، يا ابريشم خالص و زربفت نباشد. (در اين حكم، بنا بر احتياط واجب، فرقى ميان زن و مرد نيست، هرچند در نماز در مورد پارچه ابريشم و زربفت ميان زن و مرد تفاوت است).
هرگاه لباس احرام نجس شود بايد آن را بشويد و اگر ميسّر نبود هر وقت ممكن شد اقدام به تطهير آن مىكند. (و اگر رداء نجس شود مىتواند موقّتآ آن را بردارد) و احتياط آن است كه اگر بدن نيز در حال احرام نجس شود، مبادرت به تطهير آن كند.
«مسجد شجره» در كنار مدينه قرار دارد و امروز به نام «آبار على» معروف است، آن را «ذو الحليفه» نيز مىنامند. تمام كسانى كه مىخواهند از راه مدينه به حج بروند بايد ازآنجا مُحرم شوند و جايز نيست تأخیر بيندازند و مثلاً از «جحفه» ـ كه ميان راه مکه و مدينه است ـ محرم شوند، مگر بيماران و افراد ضعيف و كسانى كه موانع ديگرى دارند و نمىتوانند از مسجد شجره محرم شوند.
«جحفه» محلی است ميان مکه و مدينه در فاصله تقریباً 150 كيلومترى مکه، كه فعلاً با جاده اصلى مقدارى فاصله دارد و در انجام مسجد بزرگى ساختهاند و آن، ميقات كسانى است كه از مصر و شمال آفريقا و سوريه و اردن و لبنان (از طريق زمينى) به حج مىآيند، بلكه ميقات تمام كسانى است كه ازآنجا عبور مىكنند؛ بنابراین مسلمانان ايران و ساير نقاط كه با هواپيما وارد فرودگاه جدّه مىشوند و نمىخواهند به مدينه بروند، مىتوانند به جحفه رفته و ازآنجا محرم شوند، سپس به مکه بروند و چنين افرادى نمىتوانند از جدّه يا حديبيّه براى عمره تمتّع محرم شوند.
«مکه» ميقات براى حج تمتّع است؛ يعنى پس از انجام عمره، براى اداى مناسك حج، كه نخستين عمل آن رفتن به «عرفات» است، از شهر مکه احرام مىبندد.
نيّت احرام چنين است كه قصد مىكند کارهایی که بر محرم حرام است را، بر خود حرام بشمرد و به دنبال آن به اعمال عمره يا حج بپردازد و كافى است با در نظر گرفتن اين معنى، به زبان، يا در قلبش بگويد: «احرام مىبندم براى عمره تمتّع از حج واجب (يا مستحب) براى خودم (يا براى كسى كه از طرف او نیابتدارم) قربت الى الله» و منظورش از «احرام مىبندم» بناگذارى بر تحريم كارهاى مزبور بر خويش است و در احرام حج مىگويد: «احرام مىبندم براى حج واجب قربت الى الله» و در عمره مفرده مىگويد: «احرام مىبندم براى عمره مفرده قربت الی الله».
دانستن امورى كه بر محرم حرام است بهطور مشروح لازم نيست؛ بلكه كافى است بهطور اجمال نيّت ترك همه را داشته باشد.
لازم نيست نيّت را بر زبان جارى كند، بلكه كافى است چنين قصدى در دل او باشد، ولى بهتر است علاوه بر قصد باطنى، بر زبان نيز جارى سازد.
بايد در هنگام قصد قربت، قصد انجام مناسك عمره يا حج را داشته باشد و بهتر است از همان اوّل تعيين كند كه قصد عمره دارد، يا حج و منظورش مثلاً «حجةالاسلام» است (يعنى حج واجب به خاطر استطاعت) يا «حج مستحب»، يا «حج نذرى» يا «نيابت»، ولى اگر از اوّل نيّت احرام كند به اين قصد كه نوع عمل را بعداً تعيين نمايد، نيز مانعى ندارد. (ولى احتياط واجب آن است كه قصد نيابت را از اوّل تعيين كند).
اگر پس از گفتن لبّيك واجب در ميقات، شك كند كه نيّت حج تمتّع كرده، يا نيّت عمره تمتّع، بنا مىگذارد كه نيّت عمره تمتّع كرده و عمرهاش صحيح است. ولى احتياط مستحب آن است كه دوباره لبّيك بگويد.
«أدنى الحل» يعنى اولین نقطه خارج از حرم، ميقات كسانى است كه عمره مفرده بجا مىآورند. (اعم از عمره حج قِران و اِفراد، يا عمره مفرده كه در هر موقع از سال مىتوان انجام داد).