مالک منافع حاصل از قرض ربوی
محصولی که از قرض ربوی به دست میآید متعلق به چه کسی است؟
هرگاه گندم يا بذر ديگرى را بهطور قرض ربايى بگيرد و با آن زراعت كند حاصلى كه از آن به دست مىآيد مال قرضالحسنه است نه قرض گيرنده.
هرگاه گندم يا بذر ديگرى را بهطور قرض ربايى بگيرد و با آن زراعت كند حاصلى كه از آن به دست مىآيد مال قرضالحسنه است نه قرض گيرنده.
این عمل صحیح نیست; چون هم پول نسیه است و هم طلا، مگر اینکه بدهکار این مقدار طلا را تهیّه کرده و بهعنوان اداى دین خود به او بدهد، سپس طلبکار آن را به او بازگرداند.
درصورتیکه بانک دین را نقداً خریداری کند و به اقساط واگذار کند مانعی ندارد.
درصورتیکه تفاوت بسیار زیاد باشد بهطوریکه در نظر عرف اداى دین محسوب نشود (مانند مثالى که زده بودید و امثله زیادى که در استفتائات از ما سؤال کردهاند) باید معادل روز در نظر گرفته شود یا لااقل مصالحه تراضى شود.
چنانچه طلبکار میتوانسته طلب خود را بگیرد و براي دريافت طلب خود اقدام نکرده بايد به همان قيمت قديم دستمزد پرداخت شود. ولي اگر بدهکار نمیپرداخته و یا مانعی برای دریافت بوده بايد با توجّه به نرخ متوسط تورّم کل اجناس که هرسال توسط بانک مرکزي اعلام میشود دستمزد او را بپردازد، چراکه اداي دين و برائت ذمّه امري است عرفي و عرف بايد بگويد با پرداخت اين مبلغ، بدهي پرداختشده است.
به کسانی که مربوط به شما باشند نمیتوانید چون درواقع نوعی رسیدن نفع به شماست.
چنانچه نتواند همه آنها را بپردازد، اگر عین مالى که خمس یا زکات بر آن واجب شده از بین نرفته است باید خمس و زکات را مقدم دارد و اگر از بین رفته، احتیاط این است که حقّ مردم را مقدّم دارد و اگر چنین کسى از دنیا برود و مال او براى همه اینها کافى نباشد به همین ترتیب عمل کنند.
درصورتیکه در حال حاضر پولی ندارد نباید او را تحت فشار قرار دهد.
درصورتیکه راه دیگری برای رسیدن به این مقصود نباشد و آن وسیله از ضروریات زندگی بدهکار نباشد مانعی ندارد.
این جعاله نیست؛ این همان رباست با لفظ جعاله.
شرط ضمان در اينجا مفهوم صحيحى ندارد؛ جز اینکه شرط اضافه قيمت كند كه آنهم رباست. اين در صورتى است كه تفاوت غير فاحش باشد؛ ولى در تفاوت فاحش چنانکه گفته شد نيازى بهشرط نيست و چنانچه در بالا گفته شد بايد به قيمت روز محاسبه شود.