مجازات کسی که دیگری را مجبور به قتل کرده
اگر انسان فرد دیگرى را اجبار کند که شخص ثالثى را بکشد، چه کسى قصاص مى شود؟
قصاص مربوط به قاتل است و شخص اکراه کننده حبس ابد دارد.
قصاص مربوط به قاتل است و شخص اکراه کننده حبس ابد دارد.
آرى با آلت قتّاله معمول زمان، که مستلزم شکنجه خاصّى نباشد، مى توان قصاص کرد.
چنانچه طبق شهادت دو شاهد عادل ثابت شود که متّهم آن سنگ را به گردن مقتول زده، و مرگ مستند به اصابت آن سنگ باشد، و متّهم قصد قتل داشته، یا چنین سنگى در فاصله مذکور غالباً عامل مرگ باشد، قتل عمد محسوب مى شود، و قصاص دارد. در غیر این صورت (و حتّى در صورت شک) باید دیه بپردازد.
كسانى كه قتل آنها به عنوان قصاص يا حدّ شرعى واجب شده است و حاكم شرع به آنها دستور مى دهد مراسم غسل ميّت را خودشان در حال حيات انجام دهند و سه غسل را طبق دستورى كه در اموات بخش غسل میت آمده است انجام می دهد، سپس دو قسمت از قسمتهاى سه گانه كفن يعنى لنگ و پيراهن را مى پوشند و مانند ميّت حنوط مى كنند و بعد از كشته شدن، قطعه سوم را بر آنها مى پوشانند و نماز بر آنها خوانده و به همان حال دفنشان مى كنند؛لازم نيست خون را از بدن و كفن آنها بشويند، حتّى اگر بر اثر ترس و وحشت خود را نجس كنند، تكرار غسل لازم نيست.
هرگاه اولیاى هر دو زن متّفقاً و با هم خواهان قصاص باشند، چیزى به عنوان دیه به ورثه قاتل پرداخت نمى شود.
در فرض مساله ضارب بیش از قصاص عضو در صورت عمد و دیه عضو در صورت غیرعمد ضامن نیست.
محکوم به قصاص را نمیتوان برای مدت طولانی در زندان نگاه داشت، باید با اخذ وثیقه کافی او را آزاد کنند تا شرایط اجرای قصاص یا عفو یا تبدیل به دیه حاصل گردد، مگر این که آزاد کردن او پیامدهای بسیار نامطلوب اجتماعی داشته باشد که در این صورت میتوان از بیت المال، کمک به صاحبان حق کرد تا قصاص اجرا شود.
در چنین فرضی فاضل دیه لازم نیست.
تفاوتى نمى کند; ولى باید مصلحت صغیر را در نظر بگیرد، و مصلحت صغیر غالباً اخذ دیه است.
تقاضای قصاص بدون رضایت ولی دم جایز نیست مگر این که عنوان مفسد یا محارب با شرایط مخصوص آن را داشته باشد.