تعریف گنج
منظور از گنج چیست؟
«گنج» مالى است كه در زیرزمین، يا كوه، يا ديوار، يا درون درخت پنهان كرده باشند و در عرف به آن گنج گويند.
«گنج» مالى است كه در زیرزمین، يا كوه، يا ديوار، يا درون درخت پنهان كرده باشند و در عرف به آن گنج گويند.
هرگاه مال حلال با حرام مخلوط شود بهطوریکه انسان نتواند آنها را از هم تشخيص دهد و مقدار مال حرام و همچنين صاحب آن، هیچکدام معلوم نباشد، بايد خمس تمام آن مال را بدهد و بقيّه براى او حلال است.
هرگاه بدون فرورفتن در دريا جواهرات را با اسبابى بيرون آورند و يا از روى آب دريا و يا از كنار دريا بگيرند، چنانچه قيمت آن بعد از كم كردن مخارج به حدّ نصاب برسد احتياط واجب آن است خمس آن را بدهند.
آنهایی كه داراى اهمیت است بايد با اجازه حكومت در آن تصرّف نمود و آنهایی كه جزئى است تعلّق به صاحبملک دارد.
اگر انسان در زمينى كه ملك كسى نيست گنجى پيدا كند و مالك آن گنج بههیچوجه شناخته نيست مال خود اوست و بايد خمس آن را بدهد و نيز اگر در زمينى كه از ديگرى خريده گنجى پيدا كند و بداند مال كسانى كه قبلاً مالك آن زمين بودهاند نيست، مال خود او میشود و بايد خمس آن را بدهد، ولى اگر احتمال مىدهد كه مال يكى از آنان است، بنا بر احتياط واجب بايد به مالك قبلى اطّلاع دهد چنانچه معلوم شود مال او نيست به كسى كه پيش از او، مالك آن زمين بوده اطّلاع مىدهد و به همين ترتيب به تمام كسانى كه پيش از او مالك زمين بودهاند و آنها را مىشناسد خبر مىدهد، اگر معلوم شود مال هیچیک از آنان نيست مال خود او میشود و بايد خمس آن را بدهد.
هرگاه مال حلال با حرام مخلوط شود و مقدار حرام را نداند، ولى صاحبش را بشناسد، بايد يكديگر را راضى كنند و چنانچه صاحبمال راضى نشود درصورتیکه بداند مقدار معيّنى قطعاً مال اوست (مثلاً یکچهارم مال) و در بيشتر از آن شك داشته باشد بايد مقدارى را كه يقين دارد به او بدهد و مقدار بيشتر را كه احتمال مىدهد مال اوست با او نصف كند.
لازم نيست انسان بهقصد صيد جواهرات در دريا فرو برود بلكه اگر بهقصد ديگرى برود و جواهراتى به دستش آيد بايد خمس آن را بدهد.
هرگاه مال حلال با حرام مخلوط گردد اگر مقدار آن را بداند (مثلاً بداند یکسوم آن حرام است) ولى صاحب آن را نشناسد بايد آن مقدار را بنا بر احتياط واجب به مصرفى برساند كه هم مصرف خمس باشد و هم صدقه (مانند سادات فقير).
هرگاه خمس مال حلال مخلوط به حرام را بدهد و بعد بفهمد مقدار حرام بيشتر از خمس بوده، بنا بر احتياط واجب بايد مقدارى را كه مىداند از خمس بيشتر بوده به مصرفى برساند كه هم مصرف خمس باشد و هم صدقه.
اگر مقدارش را نمیداند و صاحبان آن را نمیشناسد، باید خمس آن را بپردازد و بعد صرف مسجد کند.
هرگاه مسلمان زمينى را بدون خریدوفروش ملك كافر كند و عوض آن را بگيرد، مثلاً به او صلح نمايد، بنا بر احتياط واجب بايد كافر ذمی خمس آن را بدهد.
این سود نیز تابع سرمایه است و تصرّف در هر دو حرام است.