اختلاف مقدار در معامله جو با گندم
آیا در معامله گندم با جو اگر یکی بیشتر از دیگری باشد معامله صحیح است؟
جو و گندم در ربا يك جنس حساب مىشود، بنابراين نمىتوان ده كيلو گندم را با دوازده کیلو جو يا بالعكس معامله كرد، حتّى اگر ده كيلو جو بخرد كه در مقابل آن هنگام خرمن ده كيلو گندم بدهد آن نيز حرام است، زيرا جو را نقد گرفته و بعد از مدّتى گندم را مىدهد و اين مانند آن است كه زيادى گرفته باشد
تفاوت مقدار در معامله جنسهای مختلفى که از یکچیز ساختهشده
آیا معامله دو جنس مختلفی که هر دو آن از یکچیز گرفتهشده ولی یکی بیشتر از دیگری باشد صحیح است؟
معامله جنسهای مختلفى كه از يك ريشه گرفتهشده است با تفاوت اشكال دارد، مثلاینکه ده كيلو روغن را به بيست كيلو پنير بفروشند، يا به پنجاه كيلو شير، يا پانزده كيلو كره.
قرار دادن خیار فسخ برای مشتری توسط وکیل
شخصى به دیگرى وکالت داده که منزلش را بفروشد. وکیل خانه را فروخته، و بدون اطّلاع مالک براى مشترى خیار فسخ قرار داده، و آن خیار موجب ضرر و زیان بایع گردیده است؟ آیا چنین معاملهای صحیح است؟
در فرض سؤال، قرار دادن خیار فسخ فضولى، منوط به اذن بایع است; ولى اگر بایع اجازه نداد مشترى حق فسخ دارد.
تفاوت مقدار در معامله چيزهايى غیر همجنس
آیا خریدوفروش چيزهايى كه از يك جنس نيست درصورتیکه یکی را از دیگری بیشتر باشد جایز است؟
خریدوفروش چيزهايى كه از يك جنس نيست به هر صورت كه باشد مانعى ندارد، مثل اينكه ده كيلو برنج را به بيست كيلو گندم بفروشند.
انجام معامله جایز الفسخ بهجای بدهی
شخصى با دیگرى درگیر شده، و طرف مقابل را به قتل میرساند و محکوم به دیه قتل میشود. ولى چون قاتل پول نقد نداشته، زمین خود را به بیع جائز الفسخ فروخته که هر زمان پول مذکور را ادا کرد، زمینش را تحویل بگیرد. آیا قاتل حق دارد پول را تحویل داده، زمین خود را باز پس بگیرد؟
نگونه خیار شرط صحیح نیست. ولى اگر در وقت بیع مغبون بوده، میتواند از خیار غبن استفاده کند.
تأثیر اختلاف شهرها در وزن و پيمانه و شمارش اجناس در حکم ربا
با توجه به اینکه نحوه محاسبه مقدار اجناس در شهرهای مختلف تفاوت دارد در این صورت حکم گرفتن زیادی در آن شهرها چیست؟
در معامله یک نوع جنس در بعضی موارد جنسهایی كه در بعضى از شهرها با وزن يا پيمانه فروخته مىشود ولی در بعضى از شهرها با شماره (مانند تخممرغ كه امروز در بعضى از مناطق با وزن و در بعضى با شماره مىفروشند) هرگاه در شهرى كه با وزن يا پيمانه مىفروشند زيادتر بگيرند ربا و حرام است و در شهر ديگر اشكال ندارد.
شرط حق فسخ در صورت تخلف بایع
اگر متعاملین در قرارداد بیع شرط کنند اگر بایع ظرف سه ماه سند ملک را به نام مشتری انتقال ندهد برای مشتری حق فسخ باشد. چنین شرطی صحیح است یا نه و در صورت صحت اینگونه شرطها شرط فعل هستند یا خیار شرط و اگر خیار شرط باشد آیا میتوان خیار شرط را مقید به امر دیگری کرد؟
این شرط اشکالی ندارد و جنبه شرط خیار دارد و اگر قید دیگری به آن بزنند آن قید نیز قابلقبول است.
شرط مطلق عدم فروش در معامله با اشخاص حقیقی
آیا شرط ضمن عقد به اینکه مشتری حق ندارد خانهای که خریداری کرده به دیگری بفروشد و این شرط بهصورت مطلق و مقید به زمان خاصی نباشد صحیح است؟ و آیا بعد از فوت متبایعین، شرط ضمن عقد کماکان لازم الوفاء است به این معنی که ورثه مشتری هم نمیتوانند ملکی را که قهراً مالک شدهاند به دیگری بفروشند؟
ظاهر این است که مشتری مادامالعمر نمیتواند آن را بفروشد ولی ورثه حق فروش دارند.
عدم صدق ربا در معاملاتی که جنس با عدد و متر فروخته میشود
آیا در هرگونه معاملات که اضافهای در یکی از جنسهای مورد معامله باشد ربا صورت میگیرد؟
در معامله یک نوع جنس چنانچه جنسهایی را كه با وزن و پيمانه نمیفروشند بلكه با عدد و متر مىفروشند مانند تخممرغ و پارچه و بسيارى از ظروف و يا با مشاهده مىفروشند مانند بسيارى از حيوانات، اگر تعداد كمتر را به تعداد بيشتر بفروشند اشكال ندارد.
جبران وزن کم جنس مورد معامله از جنس دیگر
اگر در معامله دو جنس با یکدیگر در صورت کم بودن مقدار جنس یکی از طرفین معامله آنطرف کمی جنسش را با جنس دیگر جبران کند معامله چه حکمی دارد؟
در معامله یک نوع جنس، هرگاه كسى كه مقدار كمتر را مىدهد جنس ديگرى به آن اضافه كند مثلاً ده كيلو گندم بهاضافه يك متر پارچه را به پانزده كيلو گندم بفروشد اشكال ندارد، همچنين اگر به هر دو طرف چيز ديگرى اضافه كنند. ولى حیلههای ربا كه قصد جدی در آن نيست، مثل آنچه در ميان بعضى معمول است كه وامى را به كسى مىدهند و بعد سود آن را كه مبلغ هنگفتى است با يك سير نبات مصالحه مىكنند باطل و بىاساس است و مبلغ اضافى ربا محسوب مىشود.