حکم استفاده بدون بلیط از اتوبوس شرکت واحد
شنیدهام که چون اتوبوسهای شرکت واحد از بیتالمال خریداریشده است، بنابراین اگر ما برای سوارشدن بلیط ندهیم هیچ اشکالی ندارد، آیا این مطلب صحیح است؟
این مطلب صحیح نیست و بیتالمال حسابوکتاب دارد.
این مطلب صحیح نیست و بیتالمال حسابوکتاب دارد.
چنانچه استفاده از این امور جزئی در عرف ادارات معمول باشد اشکالی ندارد.
بههرحال باید مطابق قوانین و مقررات عمل نمایید و تا تکلیف آن روشن نشده از تصرف در آن اجتناب کنید.
ظاهر این است که شرکت آن روحانیون و افراد متعهد دیگر با شرایطی که گفتید واجب است.
آنها جزو کفار معاهد هستند و كفّار مُعاهَدْ به آن دسته از كفّار كه خارج از كشورهاى اسلامى زندگى مىكنند، ولى با ما روابط سياسى داشته و در كشور ما سفير دارند (همانگونه كه ما در كشور آنها سفير داريم) كفّار معاهد گفته مىشود. اینها كسانى هستند كه با ما عهد و پيمان دارند و نشانه آن تبادل سفير است. ممكن است در كنار روابط سياسى روابط تجارى، اقتصادى، فرهنگى، نظامى هم با آنها داشته باشيم. اين دسته از كفّار همخونشان محترم است و دليلى بر اباحه خون آنها وجود ندارد.
قانون اساسی ما که به امضای گروهی از مجتهدین رسیده و امام راحل نیز آن را امضا نمودهاند منعی از حضور آنها نکرده است مگر در موارد بسیار محدود.
جواب الف تا ج: درصورتیکه حکومت اسلامی توانایی داشته باشد باید از محل زکات (اگر در اختیار دارد) دیون مدیونین را بپردازد و کافى است که آنها ظاهر الصّلاح باشند.
مسئله فلسطین یک مسئله کاملاً جدی و انتفاضه در شکل اخیر از هر زمان پرشورتر است و شرایط بینالمللی و کشورهاى اسلامى نیز با گذشته تفاوت بسیار دارد که شرح آن در این مختصر نمیگنجد. به همین دلیل باید اقدامات جدیتری صورت گیرد. ولى چون اقدامات پراکنده مخصوصاً در زمان ما، نتیجهبخش نیست، باید یک برنامهریزی حسابشده با حضور نمایندگان ارگانهای مختلف انجام گیرد و به دنبال آن حمایتهای گوناگون از فلسطینیهایی که همهروزه آماج حملات دشمنان بیرحم و وحشى قرار دارند، صورت پذیرد. تشکیل چنین جلسهای را براى برنامهریزی، واجب و لازم میدانیم.
اگر منظور این است که از وسایل اداری استفاده شود، این کار در صورتی جایز است که مطابق مقررات باشد.
تخریب افراد نه در انتخابات و نه در غیر آن، نه با نشر اکاذیب و اهانت و نه بدون آن، جایز نیست.
در فرض سؤال، موارد مختلف است؛ گاه مسئلهای که به خاطر آن اعتراض کرده، ازنظر اسلام مهمتر است، مثل اینکه مقدسات دین، یا بلاد مسلمین، یا خود مسلمین، درخطر باشند؛ و گاهى از اوقات آن مسئله نسبت به خطرى که براى اعتصابکنندگان پیش میآید، کماهمیتتر است. خلاصه اینکه حکم دایر مدار قاعده اهم و مهم است.