تکلیف منافع حاصل از مال مورد امانت
پولى به شخصى امانتدادهایم. امين بدون اجازه ما آن را بهحساب خود واريز نموده است. اگر سود يا جايزهاى به اين پول تعلّق بگيرد به چه كسى میرسد؟
در اینگونه موارد طرفين با يكديگر مصالحه كنند.
در اینگونه موارد طرفين با يكديگر مصالحه كنند.
درصورتیکه به شكل امانت باشد مبلغ اضافى متعلّق به صاحب فرش است؛ مگر اینکه مسئولين شركت هنگام امانتگذاری تصريح كنند كه مبلغ اضافه از آنِ آنها مىباشد.
اگر در مسجد قابلاستفاده نیست یا در حال از بین رفتن است میتوان آن را تبدیل به احسن کرد یعنى به موزه یا غیر موزه بفروشند و بهجای آن قرآن نو خریدارى کنند و وقف آن مسجد کنند.
گاهى میّت را در تابوتى قرار میدهند و دفن میکنند بهطوریکه اگر دربیاورند متلاشى نمىشود اين کار مشكلى ندارد؛ امّا اگر به شكل معمولى دفن شود كه اگر دربیاورند متلاشى میشود امانتگذاری میّت صحيح نيست و نمیتوان نبش قبر كرد.
اصل آن است که بعد از اتمام معامله، مبیع منتقل به ملک مشترى میشود و اگر بایع در حفظ آن کوتاهى نکرده باشد، بهعنوان امانتدار، مسئول تلف آن نیست و تلف از ملک مالک (یعنى مشترى) واقع خواهد شد. ولى شارع مقدّس در اینجا اصل را شکسته و بایع را ضامن شمرده است.
در این مدّت بهمنزله امانت است و بعد از پایان مدّت باید به مالک اصلى یا وکیل او بازگردانده شود.
مانعى ندارد.
اگر در حفظ و تعمیر کوتاهی و کار خلافی نکرده باشد، ید امانی است.
هرگاه انسان از نگهدارى امانت منصرف شود و وديعه را فسخ كند بايد هرچه زودتر مال را به صاحب آن يا وكيل يا ولی او برساند، يا به آنها خبر دهد كه مالشان را ببرند و اگر بدون عذر مال را به آنها نرساند و خبر هم ندهد چنانچه تلف شود بايد عوض آن را بدهد.
كسى كه توانايى نگهدارى امانت را ندارد نبايد آن را قبول كند، ولى اگر صاحبمال در نگهدارى آن عاجزتر باشد و كسى هم كه بهتر حفظ كند وجود نداشته باشد، قبول كردن آن مانعى ندارد.
هرگاه از بچه يا ديوانه چيزى را بهطور امانت قبول كند اگر آن چيز مال خود آن بچه يا ديوانه است بايد به ولی او برساند و نمىتواند به خود او بازگرداند و اگر مال شخص ديگرى است بايد به صاحبش بدهد.
هر وقت صاحب امانت از امانتدار بخواهد باید امانت را به او بدهد، خواه صاحب امانت مسلمان باشد يا غیرمسلمان؛ و كسى هم كه امانتى قبول كرده هر وقت بخواهد میتواند آن را به صاحبش بازگرداند.