مرکز پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی

در فرض استطاعت بخشش او از نظر تکلیفی جایز نبوده ولی اگر بخشیده باشد هر چند کار حرامی کرده ولی بخشش صحیح است.‌

هرگاه احتمال می‌دهد مشروط بوده و به‌شرط عمل نشده مهریه‌اش به حال خود باقی است.

هرگاه بر ذمّه شوهر بوده و زوجه آن را بخشيده است قابل بازگشت نيست مگر اينكه بخشيدن به‌قصد ادامه زوجیت بوده ولى زوج بخواهد او را طلاق دهد كه در اين صورت می‌تواند باز پس بگيرد؛ و هرگاه مَهر عين خارجى بوده. تنها درصورتی‌که مهر بدون تغيير مهمی موجود باشد و بين زن و شوهر خويشاوندى نسبى نباشد عدول مانعى ندارد.

هرگاه زوجه و کسان او طورى وانمود کنند که زن سالم است و درواقع سلامت زن به‌صورت شرط در ضمن عقد درآید و بعداً کشف خلاف شود شوهر می‌تواند عقد را فسخ کند و اگر دخول نکرده، مهرى براى زن نیست و اگر قبل از آگاهى بر عیب دخول کرده است تمام مهر بر او لازم است و می‌تواند آن را از تدلیس کننده بگیرد و اگر تدلیس کننده زن باشد مهر او ساقط است.

در فرض سؤال باید آن را نگه‌دارند تا زمانی که حاضر به دریافت آن شوند.

در صورتی که مهریه زن، بصورت مشاع از کل ساختمان و زمین بوده است و با اجازه زن تخریب و بازسازی شده است معادل قیمت ملک او از زمین و ساختمان سابق را دراین  زمین و ساختمان جدید شریک است و اگر افزایش قیمت و سودی حاصل شده است به همان نسبت از افزایش قیمت سهم دارد.‌

هنگامی که ببخشد نمی تواند طلب کند شنیدن یا نشنیدن دیگران اثری ندارد.‌

اولویتی وجود ندارد و باید بدهی میت به تمام بدهکاران پرداخت شود و اگر بدهی بیشتر از مقدار اموال اوست به نسبت به طلبکاران تقسیم می شود.‌

تعیین میزان مهریه بر اساس نظر دختر است اما لازم است به گونه ای عمل کند که موجب بی احترامی و اذیت و آزار پدر نشود.‌

پرداخت مهریه به قیمت فعلی که قیمت کاذب است لازم نیست. شوهر می‌تواند مبلغی را علی‌الحساب بپردازد و هر زمان قیمت سکه به قیمت معقول رسید مطابق آن قیمت محاسبه کند.

اگر مربوط به قبل بوده و مقدار آن حداقل برای زن معلوم باشد اشکالی ندارد.‌

درصورتی‌که معمولاً (همان‌گونه که در عرف امروز معمول است) زنان آن را مطالبه نکنند جزء دیونِ قابلِ کسر محسوب نمی‌شود