مرکز پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی

معیار مهرالمثل این است که ببینید در عرف محل چنین زنی با چنین شرایطی به تصدیق افراد آگاه معمولاً چقدر مهر دارد و اگر عرف محل از مسیر صحیح منحرف باشد باید عرف محل‌های دیگر را در نظر گرفت.

هرگاه زوجه و کسان او طورى وانمود کنند که زن سالم است و درواقع سلامت زن به‌صورت شرط در ضمن عقد درآید و بعداً کشف خلاف شود شوهر می‌تواند عقد را فسخ کند و اگر دخول نکرده، مهرى براى زن نیست و اگر قبل از آگاهى بر عیب دخول کرده است تمام مهر بر او لازم است و می‌تواند آن را از تدلیس کننده بگیرد و اگر تدلیس کننده زن باشد مهر او ساقط است.

پرداخت مهریه به قیمت فعلی که قیمت کاذب است لازم نیست. شوهر می‌تواند مبلغی را علی‌الحساب بپردازد و هر زمان قیمت سکه به قیمت معقول رسید مطابق آن قیمت محاسبه کند.

در فرض سؤال احتیاط واجب آن است که تمام مهریه را پرداخته شود.

ظاهر این است که نفقه بر پدر است و اگر مهر نقدى باشد آن‌هم بر پدر است و درصورتی‌که بر ذمه زوج باشد می‌توان انتظار بهبودى مجنون را کشید و اگر بهبود نمی‌یابد بر عهده پدر است.

فرقى میان باکره و غیر آن نیست.

اشکال شرعی ندارد و حق زن ضایع نمی‌شود زیرا خودش با آن موافقت کرده است.

درصورتی‌که سی سال و بیشتر باشد عقد صحیح است و می‌تواند مهریه را مطالبه نماید اما اگر کمتر از آن باشد و نمی‌دانسته‌اند، عقد اشکال دارد، البته در صورت نزدیکی لازم است مهرالمثل را بپردازد.

تمکین تام مسقط است.

پرداختن این مهریه واجب نیست تنها به‌اندازه مهرالمثل این‌گونه موارد مدیون است.

مهریه مانند سایر بدهی‌هاست که اگر بدهکار نتواند یکجا بپردازد باید به اقساط بپردازد و اگر مهریه به‌صورت اقساط تبدیل شود، حق حبس با گرفتن قسط اول برطرف می‌شود زیرا در آن موقع زوجه مسئول پرداخت اقساط دیگر که موعد آن نرسیده نیست.

درصورتی‌که فرزند مالی دارد از مال او پرداخت نمایند و در غیر این صورت از مال پدر بپردازند و اگر ممکن است بر ذمه صبّی بماند تا هر زمان که توانست بپردازد.