حکم مهریه پس از تغییر جنسیت
اگر یکى از زوجین تغییر جنسیت دهد، مهریهی زوجه چه حکمی دارد؟
در فرض سؤال مهریّه به حال خود باقی است و باید پرداخت شود.
در فرض سؤال مهریّه به حال خود باقی است و باید پرداخت شود.
مهریّه درصورتیکه قید و شرطى نداشته باشد حال است; ولى گاهى قرائنى وجود دارد که مهریّه نسیه است. مثلاً مهریّه سنگین است و میدانیم شوهر یک جوان کارگر، یا یک جوان دانشجوست و چیزى ندارد که فوراً بدهد. در اینگونه موارد مهریّه حال نیست و زوجه نمیتواند آن را مطالبه کند. همچنین اگر مهریّه را دو بخش کنند نقد و نسیه. در اینجا تنها نقد را میتواند مطالبه کند.
هرگاه اکراههای متعدّد بوده باشد مهرالمثل تكرار خواهد شد و معيار وحدت و تعدّد عرفى است؛ مثلاً اگر زنى را بهاجبار نزد خود بياورد و يك سال نگه دارد يك اكراه محسوب میشود و اگر امروز او را اكراه كرده و رها كند و روز ديگر مجدداً اكراه كند دو اكراه محسوب میشود
هرگاه مرد در پرداخت مهریّه به عسر و حرج بیفتد باید بهصورت اقساط از او گرفت، بهنحویکه حقّ زن نیز رعایت گردد.
درصورتیکه زوج و زوجه باهم در خلوت زندگی کرده باشند ادعای زوجه بر دخول پذیرفته میشود و در این صورت مهریه مطابق آنچه در عقدنامه آمده باید پرداخت شود مگر اینکه ثابت شود تدلیسی از سوی زوجه و بستگانش انجامگرفته است به این معنی که گفته باشند زوجه از هر نظر سالم است.
ملاک زمان فوت مادر است و اگر بعد از فوت مادر مطالبه نکرده اید محاسبه تورم بعد از فوت مادر جایز نیست و اگر مطالبه کرده و نپرداخته اند باید تورم نیز محاسبه گردد.
در صورتی که منشاء فسادی نشود مانعی ندارد.
جواب الف تا د: زن نمیتواند رفتن به خانه شوهر را مشروط به دریافت مهریّه کند، ولى میتواند قبل از دریافت مهریّه تمکین نکند. مشروط بر اینکه قبلاً از اعسار زوج خبر نداشته باشد؛ و در فرض اعسار، اگر از سوى حاکم شرع قسطبندی شود و شروع به پرداختن اقساط کند، زن باید تمکین کند.
در مصالحه، باید دو طرف حساب باهم مصالحه کنند و داماد نمی تواند از طرف پدر مصالحه را انجام دهد؛ ولی انتقال ذمّه یا تضمین آن راهحل مناسبی است به این صورت که در نقل ذمّه به ذمّه، بدهی فرد دیگری را بر ذمّه خود میگیرد؛ مانند جایی که فردی به طلبکار مراجعه می کند و می گوید بدهی فلان شخص بر عهده من است و طلبکار نیز قبول می¬کند. در اینجا بدهی منتقل می شود و شخص ثالث هم نمی تواند در آینده برای دریافت بدهی به بدهکار مراجعه کند؛ و یا ضمن ذمّه به ذمّه است؛ مانند غالب ضمان های امروزی که اگر بدهکار بدهی پرداخت نکرد، ضامن باید پرداخت کند. در این صورت، بدهی منتقل نمی شود و بدهکار مدیون است و اگر از ضامن بگیرند، ضامن می تواند خسارت را از بدهکار طلب کند و در نظر داشته باشید در هر دو صورت نقل یا ضمن ذمّه به ذمّه قبول طلبکار شرط است.در این مسئله نیز داماد می تواند بدهی پدر را یا به ذمّه خود منتقل کند و یا تضمین نماید که با قبول زوجه صحیح است.
در صورتی که مهریه مطالَب باشد می تواند، ولی سزاوار است این کار را نکند.
معیار مهرالمثل این است که ببینید در عرف محل چنین زنی با چنین شرایطی به تصدیق افراد آگاه معمولاً چقدر مهر دارد و اگر عرف محل از مسیر صحیح منحرف باشد باید عرف محلهای دیگر را در نظر گرفت.
اشکال شرعی ندارد و حق زن ضایع نمیشود زیرا خودش با آن موافقت کرده است.