حکم ازدواج در صورت داشتن خواهر یا برادر بزرگتر
آیا می توان با وجود خواهر یا برادر بزرگتر از خود با وجود مخالفت خانواده ازدواج نمود؟
در صورت داشتن خواستگار مناسب شرعآ و اخلاقآ مىتوانند ازدواج کنند و این کار بى احترامى نسبت به آنها نخواهد بود.
در صورت داشتن خواستگار مناسب شرعآ و اخلاقآ مىتوانند ازدواج کنند و این کار بى احترامى نسبت به آنها نخواهد بود.
مرد از دیدگاه اسلام تا چهار زن دائم می تواند اختیار کند اما این مساله وسیله هوسبازی نیست، بلکه مربوط به ضرورتهاست و با شرائط سنگین و در حدود معیّنی مجاز شمرده شده، و فلسفه روشنی دارد، که اگر مطابق احکام اسلامی صورت پذیرد فواید آن به جامعه زنان باز می گردد. شرح بیشتر این مطلب را در تفسیر نمونه، جلد سوّم، ذیل آیه سوّم سوره نساء مطالعه فرمائید.
ارقامى که ذکر گردیده چندان مطابق واقع نیست و ازدواج مجدّد بر افرادى که گفته شده واجب نمى باشد و اگر شرایط ازدواج براى افراد مجرّد آسان بشود ظاهراً مشکل حل مى شود.
موضوع مهم در ازدواج روشن شدن هويت فرزندان است و اگر فرض كنيم زنى داراى همسران متعدّد باشد هويّت فرزندان او هرگز روشن نخواهد شد. ممكن است اين مشكل در برخى موارد نباشد ولى احكام تابع اكثريّت افراد است.
خداوند در قرآن مجيد در مسأله جوانان و افراد بدون همسر همه را مخاطب ساخته، يعنى وظيفه عمومى قرار داده، و فرموده «وانكحوا الايامى منكم والصالحين من عبادكم وامائكم...» بنابراين بر همه مسلمين لازم است كه مقدّمات اين ازدواج را نيز در وسع و توان فراهم سازند تا مشمول عنايات پروردگار شوند.
مستحب است در شوهر دادن دخترى كه به حدّ بلوغ رسيده تعجيل كنند، همچنين درمورد زن دادن به پسرانى كه نياز به همسر دارند.
ازدواج از مستحبات است و اگر كسى بترسد كه با ترك ازدواج در حرام بيفتد ازدواج بر او واجب است و کسانی که توانایی ندارند : نخست به نامزدى مشروع (خواندن عقد ازدواج به صورت شرعى و قانونى، بدون مراسم عروسى) اقدام كنند كه نياز به تشريفات و تجمّلات وهزينههاى سنگين ندارد سپس با فراهم شدن امكانات در اوّلين فرصت مراسم ازدواج وعروسى را بهطور ساده وآبرومند برگزار كنند.
سنّ نُه و پانزده سالگى سنّ تکلیف است و الزامآ سنّ ازدواج نیست، توضیح این که : ازدواج در صورتى جایز است که دختر یا پسر رشد جسمانى کافى براى ازدواج داشته باشد، البته در صورتى که کارشناسان بطور خاص یا بطور عام تأیید کنند که فلان دختر یا پسر یا عموم دختران در محیط ما، در فلان سن، رشد جسمانى کافى براى ازدواج ندارند، ازدواج در چنین سنّى حرام است، به تعبیر دیگر، بلوغ به حسب ادّله شرع، چهار مرحله دارد : الف) بلوغ به معناى سنّ تکلیف و رعایت واجب و حرام و انجام نماز و مانند آن. ب) بلوغ به معناى آمادگى براى روزه، بطورى که مایه ضرر و زیان و بیمارى پسران و دختران نشود. ج) بلوغ براى ازدواج، بطورى که دختران از نظر جسمى آمادگى کافى داشته باشند، و خطر إفضاء و نقائص دیگرى در کار نباشد. د) بلوغ و رشد براى مسائل اقتصادى و مالى، بطورى که در معاملات مغبون نشوند. از آنچه در بالا گفته شد، جواب سؤال روشن شد.
به واسطه ی خواندن خطبه ی عقد ازدواج (آن هم با شرایط آن ) زن و مرد به هم حلال مى شوند و آن بر دو قسم است: ازدواج دائم و موقت.
چیزى به نام صیغه برادرى و خواهرى نداریم، صیغه محرمیّت یا به وسیله ازدواج دائم و یا ازدواج موقّت حاصل مى شود(البتّه با شرایطش، خصوصا اذن پدر دختر) و غیر آن ممنوع است.
عقد دائم به عقدی گفته می شود که مرد زن را برای همیشه به عقد خود درآورده و زنى را كه به اين عقد در مى آيد «دائمه» گويند.
ازدواج موقّت به عقدی گفته می شود كه بین زن و مرد نامحرم براى مدّت معيّنى خوانده می شود، خواه اين مدّت كوتاه باشد يا طولانى ( البته نباید به مقداری باشد که تمام مدت عمر مرد و زن را شامل شود ) و آن را «متعه» و «صيغه» نيز مى نامند.