عدالت بین زوجات در بخشش
آیا در صورت تعدد زوجات میتوان به یکی چیزی بخشید و به دیگری نبخشید؟
مانعی ندارد ولی رعایت عدالت بهتر است.
مانعی ندارد ولی رعایت عدالت بهتر است.
منظور از عدالت آن است که بر طبق شئون آنها هرکدام متناسب حالش رفتار کند و عدالت همیشه به معناى مساوات نیست و در مورد حقّ القسم آن است که براى هرکدام یکی از چهار شب را قرار دهد.
از هر چهار شب واجب است یکشب را نزد هر یک از آنها باشد و دو شب دیگر را مختار است، هرچند بهتر آن است که رعایت مساوات در همخوابی بین دو زوجه را بنماید.
چنین کاری صحیح نیست ولی درصورتیکه ارباب دم بجاى گرفتن دیه به این کار رضایت بدهند و دختر ولىّ دختر راضى به این امر باشند اشکالى ندارد.
رعایت مصلحت و مفسده مربوط به دختر است یعنى مصالح دختر باید در نظر گرفته شود ارتباطى به پدر و مادر ندارد و ملاحظات فامیلى و جبران خسارتها، نمیتواند مجوز باشد که صغیر مال المصالحه شود و امّا در مورد کبیر شرعى واضح است که بدون رضاى او عقد صحیح نیست.
اجازه زوجه شرط نيست، البته مناسب است زن و شوهر بهگونهای عمل نمایند که موجب اختلاف نشود.
از بزرگترهای فامیل برای راضی کردن او کمک بگیرند، ولی درصورتیکه براثر نداشتن فرزند، زوجه به عسر و حرج بيافتد (ناراحتى روحى و اجتماعى پيدا كند و يا اصل ازدواج متزلزل شود و امثال آن) زوج بايد موافقت كند.
اين مطلب محل بحث است، البته ما اجازه میدهیم و عزل بدون رضايت زوجه كراهت دارد، امّا در شرایط فعلی این کار جایز نبوده مگر اینکه ضرورت داشته باشد.
مرد وظیفه دارد شرعاً نفقه همسر را بپردازد و بهتر است با زبان خوش و با مهربانی و ملایمت وی را نصیحت نمایید.
چنانچه در عرف خدمات زن رایگان باشد نمیتواند اجرت مطالبه نماید مگر اینکه شرط کرده باشد و در عرف امروز ما خدمات زن رایگان است.
در محیطهایی که عرف و عادت بر آن است که زن بهقصد تبرّع این کارها را انجام میدهد، ادّعاى زن برخلاف آن مسموع نیست، مگر اینکه ثابت کند به شوهرش اعلام کرده قصد تبرّع ندارد و شوهرش نیز پذیرفته باشد.
هرگاه اجراى عقد مذبور از اوّل به مصلحت دختر صغیر نبوده، اصل عقد باطل است و اگر فرضاً مصلحت بوده ولى الآن در انتظار ماندن آن دختر بیش از این موجب عسر و حرج شدید است ولىّ پسر میتواند صیغه طلاق آن دختر را اجرا کند و بعد با هر کس خواست ازدواج کند.