درمان با گوشت یا خون حیوانات حرامگوشت
گوشت برخى از حيوانات حرامگوشت در معالجه بعضى از امراض مؤثر است، هرچند سند معتبر علمى و فقهى ندارد. شكار و استفاده از گوشت يا خون اینگونه حيوانات چه حكمى دارد؟
درصورتیکه طبق تشخيص طبيب متدین تنها راه علاج نباشد، جايز نيست.
وظیفه پزشک نسبت به معالجه بهایی
در صورت مراجعه کردن بهایی به پزشک آیا پزشک میتواند او را مداوا کند؟
مداوا کردن فرد بهایی با رعایت موارد طهارت برای پزشک مانعی ندارد.
معالجه و درمان اهل کتاب
درمان اهل كتاب و استفاده از خدمات درمانى و بهداشتى برای آنآنچه حكمى دارد؟
مانعى ندارد، مگر در مواردى كه آنها بر ضد مسلمين سوءاستفاده كنند.
اذن کلی گرفتن طبیب از حاکم شرع در تمام موارد
آيا طبيب میتواند از حاكم شرع براى مواردی که بیمار بیهوش است و یا طفل صغیر است و معالجه فوریت دارد و در كلّ، در تمام موارد مشابه اینچنینی قبلاً اذن بگيرد؟
نسبت به مواردى كه دسترسى به ولى نيست، يا ولى ندارد مانعى نيست.
نگاه کردن پزشک به عورت بیمار همجنس برای معالجه
پزشكان زن براى معالجه خانمهای بيمار به عورت آنها نگاه میکنند، اين عمل چه حكمى دارد؟
اين كار تنها در صورت ضرورت و به مقدار ضرورت جايز است.
کوتاهی در معالجه بیمار سوختگی شدید و فوت او
شخصى در اثر سوختگى به بيمارستان منتقل میشود و پزشك معالج در انجام معالجه كوتاهى میکند و شخص مصدوم فوت میکند. پزشكى قانونى اعلام میکند: «ميزان سوختگى به حدّى بوده كه درنهایت منتهى به فوت میشده، هرچند سهلانگاری پزشك باعث گرديده كه بيمار زودتر فوت كند» آيا در فرض سؤال پزشك ضامن است؟
پزشك گناه كرده و بايد تعزير شود.
ترک معالجه بیماران سرطانی
شخصى از یک بيمارى لاعلاج مانند سرطان رنج میبرد و پزشکان هم از معالجه وى نااميد شدهاند، حال اگر پزشكى از روى ترحّم و دلسوزى از معالجه وى كه منتهى به ادامه زندگى شخص بيمار در مدّت كوتاهى میشود خوددارى نمايد و بيمار زودتر بميرد، آيا ازنظر فقهى چنين كارى جرم است؟ لطفاً به دليل آن اجمالاً اشارهکنید.
قتل انسان مطلقاً جايز نيست، حتى از روى ترحّم و حتّى با اجازه خود مريض. دليل اصلى اين مسئله اطلاقات ادلّه حرمت قتل از آيات و روايات است و همچنين ادلّه وجوب حفظ نفس؛ و ممكن است فلسفه آن اين باشد كه چنين اجازهای سبب سوءاستفادههای فراوان میشود و قتل از روى ترحّم به بهانههای واهى صورت میگیرد، يا افرادى بهقصد انتحار و خودكشى از اين راه وارد میگردند. بهعلاوه مسائل پزشكى غالباً يقين آور نيست و ایبسا افرادى كه از حيات آنها مأيوس بودهاند و بهطور عجيبى از مرگ رهايى یافتهاند.
حکم لمس عورت توسط پزشک یا پرستار
لمس عورت بیمار برای معالجه و درمان توسط پزشک چه حکمی دارد؟
اگر پزشک یا پرستار ناچار باشد که عورت بیمار را لمس نماید حتیالامکان از دستکش و مانند آن استفاده نماید، اما در حال ضرورت بدون استفاده از دستکش نیز اشکالی ندارد.
ادامه معالجه بیماران مرگ مغزی
بيماران مرگ مغزى در علم پزشكى اشخاصى هستند كه دچار توقّف تمامى فعالیتهای شناختهشده مغزى شده، ولى قلب و بعضى از اعضاى ديگر بدن آنها به كار خود ادامه میدهد. تنفّس در اين بيماران متوقفشده و با استفاده از دستگاه تنفّس دهنده (اسپيراتور) میتوان تنفّس را برقرار كرد. اینگونه بيماران در فواصل زمانى چند ساعت يا بيشتر نهايتاً دچار ايست قلبى و مرگ خواهند شد، آيا میتوان با توجّه به فروض ذيل اینگونه بيماران را از دستگاه تنفّس دهنده جدا نمود:الف) هزينه سنگين دستگاههای تنفس دهنده.ب) استهلاك اين دستگاهها در حدّى كه در موارد ضروریتر کارایی كافى را نخواهد داشت.ج) تحمّل اضطراب و انتظار طولانى خانواده بيمار، درحالیکه بيمار آنها بهبود نخواهد يافت.د) وجود بيمارى كه شانس بهبودى بيشترى داشته و همزمان محدودیت در تعداد دستگاههای تنفّس دهنده وجود دارد. نظر شما چيست؟
در فرض مسئله اگر به امور مزبور يقين حاصل شود در تمام موارد ادامه معالجه واجب نيست.
حکم مراجعه به فرد نامحرمی که روش معالجه منحصربهفرد دارد
یک خانمی در روستا هست. هر چیز به چشم برود با زبان درمیآورد. آیا میتواند مردها را انجام بدهد درحالیکه اگر به دکتر برود جراحی میکند. حکم مراجعه مردان به این شخص چیست؟
چنین چیزی بعید به نظر میرسد ولی اگر راه سهل درمان منحصر به آن باشد به مقدار ضرورت مجاز هستید.