اثبات اماره فراش با مطلق نزدیکی
آیا براى اجراى اماره فراش، احراز وقوع مطلق نزدیکى کافى است، یا نزدیکى باید بهگونهای باشد که احتمال حاملگى، هرچند بهصورت ضعیف، وجود داشته باشد؟ مثلاً برخى از فقهاى عظام وطى در دبر را، بهویژه در صورت عزل، یا عدم انزال، براى جریان اماره فراش کافى نمیدانند. نظر حضرتعالی چیست؟
در تمام این موارد احتمال انعقاد فرزند هست و اماره فراش محسوب میشود.
لزوم اثبات عدم دریافت نفقه توسط زوجه
چنانچه بین زن و شوهر در مورد پرداخت نفقه اختلاف شود، اگر زوجه مدعی عدم پرداخت نفقه باشد، باید مدعای خود را ثابت نماید یا صرف ادعا کفایت میکند؟
در فرض سؤال مسئله دو حالت دارد: حالت اوّل آن است كه زوجه نزد زوج زندگى میکند و ظاهر حال حكايت از نفقه دارد در اين صورت زوجه بايد عدم نفقه را ثابت كند. حالت دوم آن است كه زوج مثلاً در سفر باشد يا در جاى ديگر زندگى میکند، كه او بايد اثبات انفاق كند.
حجیت علم قاضی در اثبات روابط نامشروع با وجود شاکی خصوصی
همان گونه که از اخبار و احادیث معصومین(علیهم السلام) استفاده مى شود شارع مقدّس در روابط نامشروع بنابر افشا و رسوایى زن و مرد ندارد. لذا طریقه اثبات اعمال منافى عفّت را چهار بار اقرار، یا شهادت چهار شاهد عادل قرار داده است به همین جهت برخى از محاکم در این گونه جرائم بنا بر تفتیش و اثبات جرم ندارند. وظیفه محاکم هنگامى که پاى شاکى خصوصى در میان است چیست؟ آیا در این گونه موارد بر قاضى واجب است به علم خود عمل کند، یا مى تواند به علم خود عمل کند؟
شاکى حقّ شکایت دارد، و چنانچه بتواند ادّعاى خود را با دلیل شرعى اثبات نماید، حاکم باید طبق موازین شرع مقدّس به وظیفه خود عمل کند، و قاضى در این گونه موارد تحقیقات لازم را جهت احقاق حقّ شاکى انجام مى دهد، و چنانچه از مقدّمات حسّى، یا قریب به حسّ، براى او علم حاصل شود، علم او حجّت است.
عدم اثبات زنا و لواط با علم قاضی
اگر قاضی دادگاه شخصا زنای دو نفر را دیده باشد ولی نه زنا کاران اقرار به زنا کنند ونه شاهدی باشد آیا قاضی میتواند بر اساس علم خود رای صادر کند؟
زنا و لواط تنها با شهادت چهار شاهد و چهار مرتبه اقرار در چهار مجلس مختلف، ثابت می شود و با علم قاضی ثابت نمی شود.
اثبات دیه اطراف با قسامه و نصاب آن
آيا قسامه، در جنايت عمدي بر اطراف، مستلزم قصاص ميشود يا دیه؟ و نصاب قسامه برای دیه اطراف چه ميزان است؟
قسامه در جنایات اعضا نیز ثابت است ولی به وسیله آن تنها دیه ثابت میشود نه قصاص و احتیاط آن است که در اعضا به نسبت دیه عضو از دیه کامله که قسامه پنجاه نفرند، محاسبه شود.
اثبات قصاص با قسامه در قتل نفس
در بحث قسامه با وجود لوث، آيا اولياى دم مىتوانند با قسامه، عمدى بودن قتل را ثابت كنند و قصاص نمايند، با وجودى كه متّهم منكر است؟
در قتل نفس قصاص را با قسامه مىتوان ثابت كرد.
اثبات مورد اتهام و یا اصل وقوع جرم با قسامه
الف) اگر چندين نفر، همديگر را مورد ضرب و جرح قرار داده باشند و به نظر دادگاه درگيرى محرز باشد؛ ولى هر كدام منكر ايراد ضرب و جرح به ديگرى باشد، در صورتى كه هر يك از مضروبين نتواند معيّن كند كه كدام جراحت را چه كسى وارد ساخته است بلكه فقط مىتواند قسم بخورد كه مثلًا اين جراحتها را اين اشخاص معيّن زدهاند، آيا مورد اتهام با قسامه قابل اثبات است؟ و اگر هست، نتيجه آن چه مىشود؟ در فرض فوق چنانچه اصل درگيرى محرز نباشد و ظنّ حاصل شده باشد، حكم چه مىشود؟
مورد اتهام با قسامه اثبات مىشود و نتيجتاً آن اشخاص در فرض سؤال، ملزَم به ديه جروح مىشوند و چون ضارب مشخّص نيست، ديه بطور مساوى در ميان آنها تقسيم مىشود. و چنانچه اصل درگيرى محرز نباشد و ظنّ حاصل شده باشد، باید اصل درگيرى، يا به بيّنه، يا اقرار، يا قسامه احراز شود.
عدم اجرای قسامه برای اثبات معاونت در قتل
بدن نيمه جان انسانى در كنار جادّه يافت شده، و در حال اعزام به بيمارستان فوت كرده است. پزشكى قانونى آثارى از برخورد و تصادم اتومبيل، يا وسيله نقليّهاى در بدنش نيافته، و علّت مرگ را ناشى از «يك ضربه به سر» اعلام مىكند. اولياى دم عليه سه نفر از اهالى محلّ که اتّفاقاً يكى از آن سه اذعان مى دارد كه چند دقيقه قبل متوفّى را ديده، كه به همراه شخص ناشناس ديگرى در مسير جادّه پياده حركت مىكردند، و او كه با موتورسيكلت در جهت مخالف حركت مىكرده، فقط متوفّى را بر اثر تكان دادن دست شناخته، و چند دقيقه بعد كه بازگشته بدن خونآلودش را تنها ديده است) ادّعاى قتل عمد نموده، و مشخّصاً يكى از آن سه را مباشر و دو تن ديگر را معاون در قتل پدرشان مىدانند، لكن بيّنهاى ندارند، و با انكار متّهمين نيز مواجهاند، و براى اثبات ادّعاى خود هر يك با قاطعيّت و اصرار تمام، پنجاه سوگند مىخورد. ساير بستگان نسبى ذكور متوفّى، به لحاظ سكونت در شهرهاى مختلف در مراسم قسامه شركت مستقيم ندارند، امّا به صدق گفتار و وثوق مدّعيان قسم مىخورند، و صرفاً بر مبناى ادّعاى مدّعيان، متّهمين را قاتل مىدانند. حال آيا با اجراى قسامه، و اثبات عنوان اتّهامى هر يك از منكرين (از جهت مباشرت يا معاونت در قتل) تفاوتى وجود دارد؟
اجراى قسامه در مورد معاونت قتل محلّ اشكال است.
اثبات شكستگى استخوان با قسامه
آيا شكستگى استخوان با قسامه ثابت مىشود؟
شكستگى استخوان با قسامه ثابت مىشود.