قطع رابطهی دوستی برای اصلاح رفتار ناشایست
آیا با اشخاصى که افعال و کردار غیر معقولانه و ناشایست دارند و با تذکّر، از افعال خود دستبردار نیستند، میشود قطع رابطه نمود؟
اگر قطع رابطه موجب بیدار شدن آنها میشود و باعث ترک منکر شود واجب است و اگر اثر منفى دارد، این کار را نکنید.
قطع کوتاه مدت خطبه نماز جمعه
آیا اگر امام جمعه دروسط خطبه به دلیل باران باریدن که حواس نمازگزاران را پرت کرده باشد خطبه را قطع کند تا حواس ها برگردد، حکمش چییست؟
اگر موالات به هم نخورده نماز صحیح است.
قصاص در قطع عضو پیوندی
فردى که دستش قطع شده، دست فرد دیگرى را به خود پیوند مى زند، آن گاه این دست توسّط دیگرى قطع مى شود، آیا بین صورتى که دست پیوند زده شده به طور کامل ترمیم یافته، و صورتى که به طور ناقص بهبود یافته، تفاوتى وجود دارد؟
در صورتى که آن دست به طور کامل ترمیم یافته، حکم دست اصلى را دارد.
تعلّق گرفتن دیه در صورت قطع مچ دست
شخصى با قمه دست مجنىٌّ علیه را از مچ قطع کرده، بهگونهای که به پوست آویزان شده است ولى بلافاصله او را به دکتر میرسانند و دکتر دست مجنىٌّ علیه را پیوند میزند، امّا آن دست 75 درصد کارایی خود را از دست میدهد، آیا برجانی ارش لازم است، یا دیه قطع دست؟
اگر دست کاملاً جداشده و به پوست آویزان بوده است دیه تعلّق میگیرد هرچند بعداً پیوند زده شود و اگر جنایت عمدى باشد قصاص دارد.
پیوند عضو کسی که مرگ مغزی شده
تعدادى از بيماران به دليل ضايعات مغزى غير قابل بازگشت، فعاليّتهاى قشر مغز خود را از دست داده، و در حالت اغماى كامل بوده، و به تحريكات داخلى و خارجى پاسخ نمىدهند، ضمناً فعاليّتهاى ساقه مغز خود را نيز از دست داده، فاقد تنفّس و پاسخ به تحريكات متفاوت نورى و فيزيكى مىباشند. در اينگونه موارد احتمال بازگشت فعّاليّتهاى مورد اشاره، مطلقاً وجود نداشته، و بيمار داراى ضربان خودكار قلب بوده، كه ادامه اين ضربان هم موقّتى و تنها به كمك دستگاه تنفس مصنوعى به مدّت چند ساعت و حدّ اكثر چند روز مقدور مىباشد. اين وضعيّت در اصطلاح پزشكى مرگ مغزى ناميده مىشود; از طرفى نجات جان عدّه ديگرى از بيماران منوط به استفاده از اعضاى مبتلايان به مرگ مغزى است. با عنايت به اينكه اين اشخاص فاقد تنفّس، شعور، احساس و حركت ارادى هستند، و هيچ گاه حيات خود را باز نمىيابند. لطفاً به سؤالات زير پاسخ دهيد:1. در صورت احراز شرايط فوق، آيا مىتوان از اعضاى بدن آنها براى نجات جان بيماران ديگر استفاده كرد؟2. آيا صرف ضرورت نجات جان مسلمانان نيازمند به پيوند عضو، براى جواز قطع عضو كافى است، يا اذن قبلى و وصيّت صاحب عضو نيز لازم است؟3. آيا در صورت جواز قطع اعضا ديه، ثابت است، يا ساقط مىشود؟ 4. در صورت ثبوت ديه، پرداخت آن بر عهده كيست؟ پزشك يا بيمار؟5. موارد مصرف ديه مذكور كدام است؟
1. در موارد مرگ مغزى، به صورتى كه در بالا ذكر شد، اگر موضوع قطعى و يقينى باشد، چنان فردى در اين گونه احكام مانند ميّت است (هر چند پاره اى از احكام ميّت مانند غسل و نماز و كفن و دفن و غسل مسّ ميّت بر او جارى نمىشود) بنابراين برداشتن اعضاى او براى نجات جان مسلمانان مانعى ندارد.2. در مواردى كه عضو را بعد از مرگ كامل بر مىدارند، و نجات جان ديگران منوط به آن است، اذن قبلى يا اجازه بازماندگان لازم نيست، هرچند بهتر است.3. در مورد جواز قطع اعضا، احتياط دادن ديه است.4. بر عهده كسى است كه عضو را قطع كرده است.5. دركارهاى خير براى ميّت مصرف مىشود.