حکم تخفیف مجازات حدّ برای مجرم حافظ قرآن
اگر کسى حافظ کل و یا قسمتى از قرآن باشد و جرمى مرتکب شودکه موجب حد است، آیا حفظ قرآن سبب تخفیف و یا گذشت از حد مى شود؟
اگر اثبات عمل از طریق اقرار باشد، حاکم شرع مى تواند مجازات او را تخفیف دهد و یا صرف نظر کند و اگر از طریق بیّنه باشد، حکم مجازات به قوّت خود باقى است.
حکم اجرای حد بر مجرم دارای صرع
مجرم دارای صرع(غش) محکوم به شلاق شده است، و هر زمان که او را براى اجراى حدّ حاضر مى کنند دچار صرع مى شود؛ در مورد مذکور چه باید کرد؟
باید حدّ را متوقف کرد، تا از این حالت بهبودى یابد. و اگر امید بهبودى نیست باید از «ضغث و شماریخ» استفاده کرد. و منظور از «ضغث و شماریخ» بسته شاخه هاى کوچک و متعدّدى است که گاه از هم جدا بوده ولى آن را روى هم گذارده اند، و گاه متّصل است مانند خوشه درخت خرما پس از جدا شدن میوه از آن .
میزان شدت ضربات شلاق در اجرای حدّ مجرم
با توجّه به این که افراد از حیث قدرت جسمانى و تحمّل مجازاتها، مختلف هستند، شخصى که مجرى حکم شلاّق مى شود، چگونه باید باشد؟ نحوه وارد کردن شلاّق بر بدن محکوم چگونه مى باشد؟ مجرى باید تا چه اندازه دست خود را جهت فرو آوردن شلاّق بالا ببرد؟
بى شک ضارب باید تناسب را در این موضوعات در نظر بگیرد و در نحوه وارد کردن شلاّق احتیاط آن است که دست خود را آن قدر بالا نبرد که زیر بغل پیدا شود، و مجرم را نباید براى شلاّق زدن خوابانید.
چگونگی پوشش بدن مجرم در هنگام شلاق
محکوم به شلاّق در هنگام اجراى حکم از حیث پوشیده و عریان بودن، چگونه باید باشد؟ در مواردى که باید پوشیده باشد، مراد از پوشیده بودن چیست؟ آیا در نحوه پوشش بین زن و مردی که شلاّق مى خورند تفاوتی وجود دارد؟
احتیاط واجب آن است که افراد را مطلقاً برهنه نکنند; ولى نباید پوشش بقدرى کلفت باشد که تأثیر شلاّق را از بین ببرد و در مورد زنان باید لباسهایشان را به آنها بپیچند که بدنشان نمایان نشود و ظاهراً در لباس فرقى از نظر ضعیف و قوىّ البنیه نیست.
نحوه قرار گرفتن مجرم در هنگام اجرای حکم شلاق
حالت محکوم در هنگام اجراى حکم شلاّق از حیث نشسته، درازکش و ایستاده بودن چگونه باید باشد؟ آیا بین زن و مرد، بالغ و غیر بالغ، تعزیرات و حدود، فرق است؟
در حدّ زنا، مرد باید ایستاده باشد و زن نشسته، و در غیر زنا نیز احتیاط واجب آن است که همین روش رعایت شود.
حکم شرعی در مورد زنده ماندن مجرم بعد از اجرای مجازات رجم
در صورتى که پس از اجراى مجازات رجم، به زعم این که مجرم به قتل رسیده، جسد وى به سردخانه منتقل شود، ولى بر حسب اتّفاق، علائم حیاتى در او مشاهده شود و پس از معالجه سلامت خود را بازیابد آیا صرف صدق عنوان رجم، ولو به قتل منجر نشود، کفایت مى کند (تا در فرض مسأله نیازى به اجراى مجدّد حکم نباشد)؟ یا چون قتل از طریق رجم موضوعیّت دارد، باید مجدّداً حکم رجم را در مورد وى به مرحله اجرا گذاشت؟ که در این صورت آیا مجرم مى تواند دیه جراحات وارده در اثر اجراى حکم در مرتبه اوّل را مطالبه نماید؟و مسئولیت پرداختن دیه به عهده کیست؟
در صورتى که مسأله از طریق شهود ثابت شده باشد، باید رجم منتهى به قتل شود و اگر از طریق اقرار بوده، قاضى مى تواند حکم عفو صادر کند و در صورتى که رجم اوّل طبق موازین بوده و تعدّى و تفریط در آن رخ نداده و زنده بودن مرجوم بر حسب تصادف بوده باید مجدّداً رجم شود و پرداختن دیه جراحات سابقه بر کسى واجب نیست; ولى همان گونه که در بالا گفته شد، در صورتى که حدّ به سبب اقرار ثابت شده باشد، حاکم شرع مى تواند او را مورد عفو قرار دهد (ضمناً توجّه داشته باشید که اجراى حدّ به صورت رجم در شرایط عصر ما در بسیارى از موارد خالى از اشکال نیست و باید به انواع دیگر قتل مبدّل شود.
مجازات مجرم با وجود عدم حصول نتيجه مجرمانه مورد نظر
آيا مرتكبين جرايم مانند قتل یا سرقت یا غیره با توجّه به عدم حصول نتيجه مجرمانه مورد نظر، قابل مجازات هستند؟
در مواردى كه جرم حاصل نشده، و اثر اضطراب موقّتى بوده، حاكم شرع مىتواند، مجرم را به خاطر انجام افعال مزبور تعزير كند. و در مواردى كه آثار اضطراب به صورت لرزش و مانند آن باقى مانده، در بعضى از موارد ديه، و در بعضى موارد ارش دارد. و در مواردى كه جنايت به صورت ناقص وارد شده، ديه خاص خود را دارد. و اگر هزينه ضرورى درمان بيش از ديه باشد، مجنىّ عليه مى تواند مازاد را از جانى بگيرد.
نحوه حبس تعزیری کودکان مجرم با توجّه به وضعیّت زندان ها
با توجّه به این که کودکان و نوجوانان در سنین کمتر از 18 سال رشد عقلى و فکرى کافى ندارند، و به یک معنا مستحقّ توجّه و کمک ویژه اى هستند تا بتوانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند، و با توجّه به وضعیّت زندانهاى فعلى که افراد در این سنین مسلّماً در معرض آسیب و تأثیرات منفى زندانیان قرار مى گیرند، و با عنایت به این که امروزه دنیا با تهیّه کنوانسیون حقوق کودک، که مورد پذیرش بیش از 186 کشور جهان قرار گرفته، و جمهورى اسلامى ایران نیز اخیراً به این قانون پیوسته، مسؤولین به این فکر افتاده اند که نظام دادرسى ویژه اى را براى افراد کمتر از 18 سال إعمال نمایند، که در آن سیستم عمدتاً از نظام جایگزین استفاده مى شود. به نظر حضرتعالى با توجّه به وسعت اختیارات قضات، خصوصاً در تعزیرات، آیا مى توان نظام دادرسى ویژه اى براى آنان ترتیب داد که در موارد تعزیراتى از یک نظام جایگزینى که در ترمیم شخصیّت آسیب دیده آنها مؤثّر است، استفاده نمود؟
کودکان هنگامى که به سنّ بلوغ شرعى مى رسند، مشمول احکام اسلام هستند. مگر این که عدم رشد آنها ثابت شود، در این صورت در مسائلى که رشد در آن معتبر است مشمول احکام نمى باشند، ولى با توجّه به این که غالباً در نوجوانان زیر هجده سال عوامل مخفّفه وجود دارد، در تعزیرات مى توان تخفیفات قابل ملاحظه اى به آنها داد، و اگر انتقال آنها به زندانهاى عمومى داراى خطرات اخلاقى باشد، حکومت اسلامى موظّف است جایگاه خاصّى براى آنها در نظر بگیرد، یا شکل تعزیرات را درباره آنها عوض کند.
قصاص مجرم در حضور جمعی که مجرم مرتکب جرم شده
شخصى با مراجعه به دادگاه اظهار مى دارد که فلانى در بین عدّه اى با زدن سیلى به این جانب موجب هتک حیثیّت اجتماعى بنده گردیده است و تقاضاى قصاص در همان جمع یا جمع مشابه را دارد، آیا قصاص سیلى به این صورت وجهه شرعى دارد؟
در قصاص این امور معتبر نیست; ولى حاکم مى تواند براى هتک حیثیّت او را تعزیر کند.
بی حس یا بی هوش کردن مجرم قبل از قصاص
کسى که قرار است کشته شود (تیرباران، حلق آویز و مانند آن) آیا مى تواند با هزینه خود از پزشکى بخواهد وى را قبل از قتل بى حس یا بیهوش نماید، تا دردى را متحمّل نشود؟ بین حد یا قصاص نفس و اطراف فرقى وجود دارد؟
در اعدام یا همان قصاص نفس جایز نیست ولی در قطع عضو مانعی ندارد و بی حسّ کردن عضو هنگام اجرای حدود اشکالى ندارد ولى این کار در حدّ جلد ( ضربه تازیانه ) جایز نیست.