معنای فسخ عقد
معناى فسخ عقد چيست؟
معناى فسخ اين است كه بگويد: «من عقد را فسخ كردم، يا به هم زدم» و به هر زبانى باشد كافى است.
عدم بکارت
آيا نبودن بكارت در دختر باعث جواز فسخ عقد میشود؟ معناى فسخ چيست؟
درصورتیکه شرط بكارت كرده باشد حق فسخ دارد و معمولاً در محیطهای ما، شرط بكارت بهعنوان یک شرط ضمنى و از پيش توافق شده است.
عیبهای مخصوص زنان
زوج در چه مواردى حقّ فسخ عقد نكاح را دارد؟
هرگاه مرد بعد از عقد بفهمد كه همسرش يكى از هفت عيب زير را دارد میتواند عقد را فسخ كند: ۱. ديوانگى ۲. بيمارى خوره ۳. بيمارى برص ۴. كور بودن ۵. شَل بودن، بهطوریکه آشكار باشد ۶. افضا شدن (يعنى راه بول و حيض او، يا راه حيض و غائطش يكى شده باشد و بهطورکلی پارگى طورى باشد كه قابلاستفاده براى آميزش جنسى نباشد) ۷. گوشت يا استخوان يا غدّهای در او باشد كه مانع نزديكى شود؛ و چنانچه مرد به سبب يكى از اين عيوب عقد را به هم بزند نياز به طلاق نيست، همان فسخ كافى است.
حفظ جان اعتصابکننده غذا
نسبت به كسى كه اعتصاب غذا نموده و جان خود را به خطر انداخته، يا لااقل سلامتى خود را دچار مخاطره كرده و تنها با تغذيه اجبارى توسّط پزشك میتوان او را از خطر جانى حفظ نمود، بفرماييد:۱. آيا اين كار براى پزشك واجب است، يا میتواند اقدامى نكند؟۲. اگر تغذيه واجب و راه آن منحصر به ضربوجرح اعتصابکننده باشد، براى نجات وى، چه مقدار ضربوجرح او مجاز است؟۳. اگر ضربوجرح چنين كسى موجب تغيير رنگ پوست وى و مستلزم ديه گردد، ديه آن بر عهده كيست؟۴. آيا حكم فوق نسبت به اعتصابکنندهای كه میداند با اعتصاب غذا، خود را در معرض مرگ قرار میدهد، با شخصى كه از عواقب كارش بیخبر است فرق میکند؟ اگر فرق دارد، وظيفه طبيب در مورد او چيست؟۵. اگر پزشك را مجبور به تغذيه اجبارى نسبت به اعتصابکننده غذا بنمايند، نه به جهت حفظ جان اعتصابکننده، بلكه براى اقرار گرفتن از وى نسبت به امرى، پزشك چه تكليفى دارد؟
۱. اين كار براى پزشك و ساير مسلمانان در موارد وجوب، واجب است.۲. حداقل لازم در موارد احساس خطر براى اعتصابکننده غذا جايز است.۳. در موارد وجوب ديه ندارد.۴. براى طبيب تفاوتى ندارد.۵. هرگاه جان بيمار درخطر نباشد، طبيب نمیتواند او را مجبور به غذا خوردن كند; مگر در مواردى كه مصالح مهم كشور و جامعه اسلامى در ميان باشد.
خودداری بیمار از درمان
آيا بيمار حق دارد از درمان سرپيچى كند، حتّى اگر وضعیت او بدتر شود، يا بميرد؟
در صورت خطر مرگ، بيمار نمیتواند درمان را قطع كند. همچنين جايى كه ضرر مهمی به او میرسد و درمان آزار مهمی به او نمیرساند.
عدم رضایت نجات شونده
آيا براى ممانعت از خودكشى شخص، رضايت يا عدم رضايت وى ـ براى نجات ـ در تكليف نجاتدهنده، مدخلیت دارد؟ و در صورت عدم رضايت براى نجات جان خود، اگر كسى اقدامى در جهت نجات وى انجام داد كه در ضمن آسيبى هم به شخص خودكشى كننده وارد شد، آيا منجى ضامن است؟
رضايت او لازم نيست؛ و درصورتیکه نجاتش منحصر به راهى است كه آسيبى به او میرسد اشكالى ندارد و ضامن نيست.
نجات جان کافر
آيا نجات جان كافر حربى و كافر غير حربى لازم است؟
نجات جان كافر حربى لازم نيست و در مورد كافر ذمّى احتياط نجات دادن است.
ممانعت از خودکشی
نسبت به شخصى كه قصد خودکشی دارد؛۱. آيا جلوگيرى از خودكشى وى بر ديگران واجب است؟۲. اگر ممانعت از خودكشى آن شخص، مستلزم مخارجى باشد تا چه مبلغى بايد تحمّل كرد؟ و پرداخت آن بر عهده كيست؟۳. اگر بازدارى شخص فوق از خودكشى، مستلزم استقبال از خطر جانى يا به خطر افتادن سلامت نجاتدهنده باشد تا چه اندازه بايد از اين خطر استقبال نمايد؟
۱ تا ۳. جلوگيرى از خودكشى بر هر مسلمانى واجب است و اگر هزينه كمى داشته باشد بايد شخص بازدارنده بپردازد. امّا اگر هزينه آن سنگين باشد، يا مستلزم خطر جانى باشد، بر آن شخص لازم نيست; ولى چنانچه بیتالمال توانايى داشته باشد بايد آن را بپردازد.
دعا و شرکت در مراسم کسی که خودکشی کرده
آیا برگزاری مراسم و شرکت در مراسم کسی که خودکشی کرده است جایز است؟
خودکشى بهیقین از گناهان کبیره است و مالکیت انسان نسبت به نفس خویش، نمیتواند دلیل بر خودکشى شود. همانگونه که مالکیت انسان نسبت به اموالش، نمیتواند مجوّز آتش زدن آن گردد. البتّه باید تمام مراسم را براى اینگونه افراد مانند مسلمان عادی انجام داد و شرکت در این مراسم و دعا براى نجات آنها مانعی ندارد، شاید مشمول عفو الهى واقع شوند.
خودکشی
حکم خودکشی چیست؟
خودکشي از گناهان کبيره محسوب میشود و مجازات شديدي در جهان آخرت دارد و شخص مؤمن هرگز به آن فکر نمیکند و نشانه ضعف ايمان و ناتواني او است.
اجرای حد بر بیمار مبتلابه صرع
شخصى كه حالت صرع (غش) دارد محکومبه شلاق شده و هر زمان که او را براى اجراى حدّ حاضر میکنیم دچار صرع میشود. چه بايد كرد؟
بايد حدّ را متوقف كرد تا از اين حالت بهبودى يابد؛ و اگر اميد بهبودى نيست بايد از «ضغث و شماريخ» استفاده كرد.