اخذ خسارت از طلبکاران توسط بدهکار به جهت حبس
چنانچه شخص بدهکارى به علّت ورشکستگى راضى شود حتّى منزل مسکونى و محل کسبوکار خود را به قیمت روز به طلبکاران خود بدهد امّا طلبکاران فقط پول نقد از او بخواهند و شخص بدهکار را زندانى نمایند آیا شخص بدهکار در این مدّت که در حبس بوده و وقتش هدررفته، بر طلبکاران حقّى پیدا میکند که بتواند از طلبِ طلبکاران کسر نماید؟
در فرض مسئله ازنظر شرعى نمیتواند خسارتى از طلبکاران بگیرد.
بلوغ زودرس به دلیل وجود غده
پسری در سن 11 سالگی یکی از علائم بلوغ را پیداکرده اما واجبات دینی را تا سن 15 سالگی بهطور ناقص انجام میداده است. سپس مشخص میشود که غدهای از کودکی در مغز او بوده و این احتمال وجود آرد که بلوغ زودرسش به دلیل این بیماری بوده است. آیا باید قضای واجبات دینی زمان کودکیاش را بجا آورد؟
هرگاه واقعاً بهصورت یک مسئله غیرعادی ظهور و بروز کند آن علامت بهتنهایی کافی نیست.
منظور از دین مستوعب در مدیون محجور
منظور از دین مستوعب در مدیونِ محجور، دیون عاجله است، یا آجله؟
منظور از دین مستوعب شامل دیون حال و آینده هر دو میشود و درآمد کسبوکار محجور بعد از صرف نفقات موردنیاز، به طلبکاران داده میشود، بنا بر احتیاط واجب.
معاملات صوری محجور
معاملات صورى مدیون با قصد فرار از دین و یا اخفاى اموال، چه وضعیتی دارد؟
معاملات صوری بهیقین صحت ندارد.
مستثنیات دین
مستثنیات دین چیست؟
خانه، وسایل خانه، لباس، وسیله نقلیه و مانند آن است.
نشانه های بلوغ
مسأله 1909ـ بچّه نابالغ حقّ تصرّف در مال خود را ندارد و نشانه¬ی بلوغ يكى از سه چيز است: «اوّل» پانزده سال قمرى تمام در مرد و نه سال قمرى تمام در زن «دوم» بيرون آمدن منى «سوم» روييدن موى درشت بالاى عورت.. دختران با تمام شدن نُه سال قمری بالغ می شوند، ولی چنانچه قادر بر انجام برخی از تکالیف مثل روزه نباشند، انجام آن برای آنها واجب نیست. و اگر تا ماه رمضان سال بعد قادر بر قضای آن هم نباشند، قضا ندارد، ولی برای هر روز باید فقیری را سیر کنند. و در مورد ازدواج احتیاج به رشد جسمانی هم دارند. و در مورد تصرّف در اموال، رشد کافی اقتصادی نیز لازم است.
تعریف حَجْر
لطفاً بفرمایید که حَجْر به چه معنایی است؟
حالتی که باعث ممنوعیت از تصرف در اموال شود.
فسخ صیغه ازدواج بعد از اثبات حجر زوج
شوهرم پزشك محترم و مطلعی بوده كه بعد از چند سال زندگانى مشترك زناشويى متأسفانه مبتلا به جنون شد. من اختلال حواس او را به دادگاه اعلام و پزشك قانونى هم مراتب را تأييد كرده است، درصورتیکه حاكم شرع حجر را ثابت و او را محجورعلیه بداند، آيا با صرف صدور حكم حجر، عقد نكاح فسخ مىشود؟ يا جهت وقوع فسخ ازدواج باز بايد به محكمه مراجعه شود؟
زن مىتواند صيغه فسخ را جارى كند و احتياط آن است كه آن را به اطّلاع حاكم شرع برساند.
تصرف اموال محجور توسط فرزندان
شخصى که داراى مقداری پول نقد بوده سکته مغزى نموده و در اثر آن در مشاعر و حواسّ او اختلال پیشآمده، بهطوریکه عملاً سفیه شرعى محسوب شده و محجور میگردد; همسر و یکى از فرزندان او تصمیم میگیرند خانهای با همان پول خریدارى کنند تا این فرزندى که در سنّ ازدواج بوده در آن سکونت نماید; قابل توجّه اینکه شخص محجور، ولی خاصی ندارد و همسر و فرزندان او نیز از طرف حاکم شرع یا بهحکم قانون قیّم او نیستند و از طرف دیگر، هیچیک از همسر و دو فرزند مذکور قصد تملّک و خرید خانه براى خود نداشته و قصد قرض گرفتن پول را نیز نداشتهاند، حال در این صورت شرعاً چه کسى مالک آن خانه است؟ و چنانچه فرزندى که در آن خانه سکونت کرده و سند به نام اوست، مخارجى در آن منزل بنماید تکلیف این مخارج چیست؟
چنانچه خانه را با پول پدر گرفتهاند و او در آن زمان محجور بوده، معامله باطل است مگر اینکه قیّم شرعى آن را اجازه دهد که در این صورت خانه تعلّق به پدر دارد و هزینههایی که آن فرزند در آن منزل کرده از کیسه خود او رفته است، ولى اگر چیزهاى قابل انتقالى، مانند کابینت و امثال آن باشد، متعلّق به خود اوست.
محجوریت کسی که کارهای غیرعاقلانه انجام میدهد
شخصى است کارهاى غیرعاقلانه انجام میدهد مثلاً پولهای خود را در اختیار افراد قمارباز قرار میدهد و فقط به گرفتن چک بیمحل از قمارباز اکتفا میکند یا با اینکه زن و بچه او به خانه احتیاج دارند خانه را به دیگرى واگذار میکند آیا میتوان او را از این دخل و تصرفات بازداشت و یا فرزندان او میتوانند از کارهای او به محاکم قضایى شکایت کنند و یا حاکم شرع و نماینده ولیفقیه خود با نبود شاکى میتواند رأساً علیه آن فرد اقدام نماید؟
در فرض سؤال چنین کسى سفیه است و حقّ دخالت مستقیم در اموالش را ندارد و فرزندان وی حقّ شکایت به محاکم قضایی را دارند و نیز حاکم شرع و کسانى که از طرف او براى اینگونه کارها مأذون هستند در مواردى مانند مورد فوق میتوانند مستقیماً بدون وجود شاکی دخالت کنند و اقدامات لازم را به عملآورند.