بیماری ام اس
آیا بیمارى ام اس (MS) موجب فسخ نکاح میشود؟
این بیمارى از عیوب مجوّز فسخ نکاح نیست.
این بیمارى از عیوب مجوّز فسخ نکاح نیست.
سابقه بیمارى روانى بهتنهایی براى فسخ کافى نیست؛ و با توجّه به اینکه چند سال با او زندگى کرده و آثار محسوسى در این مدّت نبوده، نشان میدهد که بهبودى نسبى یافته است. وجود عوارض غیر محسوس، یا ضعیف گذشته، بهتنهایی براى فسخ نکاح کافى نیست.
اگر ترس آنها از سرایت بیمارى مزبور ازنظر پزشکى بجاست و پزشکان آن را تأیید میکنند، عسر و حرج در فرض بالا مسلّم است.
هر دو مسئولیت دارند و در صورت بیماری والدین، فرزندان وظیفهدارند برای آنها پرستار بگیرند و حقالزحمه آن را در صورت فقیر بودن والدین، فرزندان بدهند و اگر بهجای پرستار خودشان اقدام کردند مانعی ندارد.
نسبت به بیماریهای متعارف لازم است اما بیماریهای خاص دلیلی ندارد.
هرگاه كسى قدرت مالى پيدا كند و در زمان قدرت، براثر پيرى يا بيمارى، توانايى انجام حج نداشته باشد، حج بر او واجب نيست؛ هرچند احتياط مستحب آن است كه اجير بگيرد.
چنانچه مادر قبلاً مستطيع بوده و در رفتن به حج کوتاهي کرده و اين بيماري ادامه دارد بايد يک نفر از طرف او به حج برود و اگر پیشازاین مستطيع نبوده است با رضايت او ممکن است يکي از فرزندان براي خود حج بجا آورند.
هرگاه بيمار باشد و نتواند لباس معمولى خود را در ميقات از تن درآورد، كافى است نيّت احرام كند و لبّيك بگويد و در صورت امكان لباسهای معمولى را موّقتآ درآورد و لباس احرام بپوشد و محرم شود و بعداً اگر ناچار است لباس معمولى خود را به تن كند و اگر در ميقات اين كار ممكن نشد و بعداً حال او براى پوشيدن لباس احرام مساعد شد، احتياط واجب آن است كه اگر توانايى دارد به ميقات برگردد و مجدداً احرام ببندد و اگر بازگشت به ميقات میسر نبود، از همانجا لباس را عوض مىكند و تجدید احرام لازم نيست.
هرگاه محرم براثر بيمارى قادر بر انجام طواف نباشد تا وقت طواف تنگ شود، اگر ممكن است، او را به نحوى ببرند و طواف دهند (هرچند بر دوش بگيرند، يا بر چرخ يا تخت بنشانند. البتّه با رعايت شرايط و احكام طواف در حدّ ممكن) و اگر به اين شكل هم ممكن نباشد، براى او نايب مىگيرند.
الف): اين حكم شامل چنين شخصى نمىشود.ب): اين مقدار براى اثبات احرام كافى نيست؛ بنابراين نمىتوانيد او را محرم حساب كنيد. ج): انجام طواف نساء در اين مورد موافق احتياط است و عمل نايب در فرض كافى است. د): قربانى لازم نيست. هـ): اگر واجب الحج بوده، بايد براى او حج بجا آورند و آنچه شما بجا آوردهايد كافى نيست. و): به فتواى مرجع تقليد نايب عمل مىشود.
در صورتی که بعضی از پسران یا آشنایان بتوانند شوهر را اداره کنند و زن سایر شرایط استطاعت را داشته باشد واجب است به حج برود و اجازه شوهر در حج واجب شرط نیست.
چون نذر شما مربوط به زمان خاصی بوده و در آن زمان به حاجت خود رسیده اید باید به عمل کردن به نذر خود ادامه دهید.