معیار شناختن در احکامی مانند نگاه و غیبت
شناختن افراد در چند حالت متصور است: 1- تنها اسم او را میداند. 2- تنها قیافه او را میشناسد. 3- هماسم و هم قیافه بدون جزئیات بیشتر. 4- اسم و قیافه و شغل و نسبت (خانوادگی، آشنایی، شهرت در میان مردم). کدامیک از این موارد صدق شناختن میکند؟
در فرض سؤال تنها با دانستن اسم ممکن است شناخت حاصل نشود و باید طوری باشد که عرفا بگویند او را میشناسیم، مثلاً همسر فلان شخص یا خواهر فلان شخص یا ... باشد. حتی بگویند زن فلان بازیکن است یا خواهر فلان کارگردان است.
ولیّ بیمار
لطفاً بفرمائید ولی بیمار به ترتیب اولویت چه کسی است؟ تا در صورت غیبت یا فوت یکی از ایشان بتوان از دیگری در مورد بیماری که خود نمیتواند جهت درمان رضایت یا برائت دهد، رضایت و برائت حاصل کرد؟
ولیّ بیمار در درجه یک خود اوست اگر هوش و حواس لازم را دارد و الا پدر یا جدّ او. در غیر این صورت باید بستگان نزدیکش از حاکم شرع در این امر اجازه بگیرند؛ و ما نسبت به بیمارانی که جنبه اورژانسی دارند و نمیتوان منتظر پیدا کردن ولیّ نشست، به طبیب معالج آنها اجازه میدهیم که خدمات لازم پزشکی را دربارهی آنها بهدقت انجام دهد.
اعتبار روایت انگشتر در دست چپ در زمان غیبت
طبق روایت زیر، انگشتر در دست چپ کردن در عصر غیبت چه حکمی دارد؟وَ قَالَ ع لِشِيعَتِهِ فِي سَنَةِ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ أَمَرْنَاكُمْ بِالتَّخَتُّمِ فِي الْيَمِينِ وَ نَحْنُ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ «3» وَ الْآنَ نَأْمُرُكُمْ بِالتَّخَتُّمِ فِي الشِّمَالِ لِغَيْبَتِنَا عَنْكُمْ إِلَى أَنْ يُظْهِرَ اللَّهُ أَمْرَنَا وَ أَمْرَكُمْ فَإِنَّهُ مِنْ أَدَلِّ دَلِيلٍ عَلَيْكُمْ فِي وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَخَلَعُوا خَوَاتِيمَهُمْ مِنْ أَيْمَانِهِمْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَبِسُوهَا فِي شَمَائِلِهِمْ «4» وَ قَالَ ع لَهُمْ حَدِّثُوا بِهَذَا شِيعَتَنَا.
سند روایت ضعیف است علاوه بر اینکه این کار بر خلاف سیره مستمره مسلمین است.
تعیین جریمه برای غیبت کردن از کلاس
من طلبه هستم آیا برای این که از حضور در کلاس غیبت کرده ایم مجبور به پرداخت جریمه شویم این کار جایز است؟
هر گاه مدیر مصحلت ببیند که حضور طلاب را مشروط به جریمه ای کند مانعی ندارد.
استطاعت دانشجویی که غیبت برای اعمال حج موجب حذفش می شود
فردی در خارج از کشور مشغول به کار بوده و قصد دارد از پائیز امسال وارد دانشگاه شود، او استطاعت مالی برای شرکت در مراسم حج را دارد، ولی با توجّه به اینکه موسم حج مصادف با ترم تحصیلی دانشگاه است و شرکت در مراسم حج مستلزم غیبت بیش از حد مجاز است و عملا باعث از دست رفتن دوره تحصیلی میشود، آیا چنین شخصی میتواند رفتن به مراسم حج را به سال دیگری موکول کند یا اینکه تکلیف این هست که امسال در مراسم حج شرکت کند؟
با توجّه به آنچه نوشته اید اشکالی ندارد می تواند به سال بعد موکول نماید و در واقع فعلا مستطیع نیست.
عدم تأثیر غیبت مسلمان بر لباس نجس دیگری
آیا در مطهریت غیبت مسلمان شرط است که ملکش باشد؟ اگر شرط نباشد پس چرا همینکه لباس من چند روز نزد او بوده و احتمال طهارت بدهم کافی نیست بلکه باید من توکیل در تطهیر کنم و او که ذوالید است اخبار کند؟
مسئله غیبت که از مطهرات است مربوط به نجاستی است که از ناحیه خود شخص بر بدن یا لباسش یا اثاث خانهاش دارد میشود و مربوط به لباس نجس دیگران نیست.
حکم اقطاع تملیکی توسط حاکم
اقطاع تملیکی توسط حاکم اسلامی یا حاکم جور در زمان غیبت چه حکمی دارد؟
درصورتیکه از اراضی موات باشد مانعی ندارد.
حکم انتقاد از شخص غائب در صورت عدم شناخت او
اگر منتقد شخص غائب را نشناسد، ولى شنونده انتقاد، آن شخص را بشناسد مثلاً فردى جنسى را از مغازهداری خریده است؛ شخصى که مغازهدار را نمیشناسد عیوب جنس خریداریشده را تذکّر میدهد و جملاتى از این قبیل میگوید: «آن مغازهدار کلاهبردار است»، «خائن است»، «سَرَت کلاه گذاشته» این کار چه حکمی دارد؟
این کار جایز نیست; مگر اینکه عمل او ظاهر و آشکار، یا در مقام مشورت و رفع ظلم بوده باشد.
حکم غیبت مسئولین
آیا بررسى کارهاى مسئولین نظام مقدّس جمهورى اسلامى در غیاب آنها با عنایت به مفاد حدیث شریف «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِه» ازنظر شرع مقدّس اسلام غیبت محسوب میشود؟
غیبت هیچکس جایز نیست و غیبت آن است که عیب پنهانی و مخفی شخص، نزد کسی که از آن اطلاع ندارد بیان شود؛ امّا انتقادهای سازنده همراه ادب و احترام اشکالی ندارد.
حکم غیبت از مسئول اداره
غیبت کردن از مسئول اداره یا کارمندى که خلافى مرتکب شده است چه حکمی دارد؟
اگر بهقصد نهى از منکر باشد و اثر داشته باشد لازم است.
حکم نسبت دادن شایعات به یکدیگر
آیا گفتگوها و مباحث سیاسى که نقل مجالس شده و افراد دانسته یا ندانسته موضوعى را به اینوآن نسبت میدهند، غیبت محسوب میشود؟
نسبت دادن شایعات به یکدیگر نوعى تهمت است که فراتر از غیبت است؛ ضمناً چنانچه عیب پنهانى را بدون جهت آشکارا بگویند، غیبت است.