حکم فسخ عقد توسط ولیّ در صورت خطر داشتن ادامهی عقد برای صغیره
زید، دختر بالغه خودش زینب را به عقد نکاح بکر، فرزند خالد درآورد، خالد نیز دختر نابالغ خودش سلمى را به عقد نکاح عمرو فرزند زید درآورد، بعد از مدّتى زید پدر زینب این رشته را قطع کرد و تزویج دخترش زینب را به بکر آن کارکرد و براى فسخ نکاح دخترش زینب به دادگسترى جور مراجعه کرد وقتیکه طرفین براى قضاوت به دادگسترى رسیدند دختر زید (زینب) ادّعاى فسخ نکاح را تکذیب کرد و گفت من میخواهم همراه همسرم بکر که به عقد او درآمدهام بروم و قانون به نفع زینب و بکر حکم کرد، وقتى زید اینجا تحقیر شد، دشمن خانواده خالد شد خواست دختر خالد سلمى که به عقد نکاح پسرش عمرو درآمده بود را به خانه بیاورد ولى دختر خالد سلمى فهمید که زید قصد انتقام دارد، چراکه مخاصمت پسرش عمرو با او شروعشده و به خاطر همین، نکاح عمرو را فسخ کرد الآن سلمى بالغ شده است، آیا فسخ عقد سلمی صحیح است؟
هرگاه ازدواج دخترى قبل از بلوغ مصلحت نداشته است، از اوّل عقد باطل بوده است اما اگر در آن زمان براى دختر مصلحت داشته و الآن داراى مفسده مهمی است باید پیش یکى از علما برود و مدرک خود را بر وجود مفاسد فعلى و اینکه منظور آنها انتقامجویی است ارائه دهد، اگر ثابت شود خطرى آن دختر را تهدید میکند، آن عالم میتواند صیغه طلاق او را جارى کند.