معيار مميّز بودن كودك
معيار مميّز بودن كودك چيست و معمولاً از چندسالگی بچه را مميّز میگویند؟
معناى تمييز در امور مختلف متفاوت است و حقيقت آن تشخيص دادن خوب و بد درباره هر موضوعى است.
معناى تمييز در امور مختلف متفاوت است و حقيقت آن تشخيص دادن خوب و بد درباره هر موضوعى است.
گرچه در يك نامه كوتاه جواب سؤالات مشروح ميسّر نيست؛ ولى پاسخ سؤالات مذكور اجمالاً به شرح زير است:1. به هنگام تعارض روايات طبق قواعدى كه در بحث تعادل و ترجيح آمده اخذ به شهرت فتوايى میشود و بزرگان علما در اين مسئله طبق اين قاعده رفتار کردهاند.2. سنّ 9 سالگى دختران و پانزدهسالگی پسران سنّ شمول تكاليف (مانند نماز) است ولى نكاح مشروط به رشد كافى جسمانى است و بدون آن، نكاح همراه با عروسى جايز نيست و تصرفات مالى منوط به رشد فكرى براى اینگونه تصرفات است و بدون آن باطل است و آنچه در آيات قرآن آمده ناظر به اين دو موضوع است. با توجّه به آنچه گفته شد فتواى صحيح و معتدل در اين مسئله روشن میشود.
دو صورت دارد: الف: چنانچه فرد یقین دارد که این خون قبل از نه سال قمری میباشد، خون حیض محسوب نمیشود و اگر مربوط به زخم و جراحت نباشد، استحاضه محسوب میشود. ب: چنانچه فرد نمیداند سنش چقدر است، هرگاه عادت ماهیانه ببیند نشانه بلوغ است.
آنچه قبل از نهسالگی دیده میشود عادت ماهانه محسوب نمیشود، هرچند داراى همان صفات بوده باشد، بنابراین نشانه بلوغ نیست.
یکی از نشانههای بلوغ در دختران كامل شدن 9 سال قمرى و وارد شدن در 10 سالگى است. هرسال شمسى 11 روز بيشتر از سال قمرى است بنابراین با محاسبه اين تفاوت و احتساب سال كبيسه، زمان بلوغ در دختران 8 سال و 8 ماه و 25 روز مىباشد. دیگری بيرون آمدن منى و آخری روييدن موى درشت بالاى عورت که هرکدام زودتر ظاهر شود فرد بالغ شده است.
یکی از نشانههای بلوغ در پسران كامل شدن 15 سال قمرى و وارد شدن در 16 سالگى است؛ هرسال شمسى 11 روز بيشتر از سال قمرى است بنابراین با محاسبه اين تفاوت و احتساب سال كبيسه، زمان بلوغ در پسران به سال شمسى حدوداً 14 سال و 6 ماه و 20 روز مىباشد. دیگری بيرون آمدن منى و آخری روييدن موى درشت بالاى عورت که هرکدام زودتر ظاهر شود فرد بالغ شده است.
دختران با تمام شدن نُه سال قمرى بالغ میشوند، ولى چنانچه قادر بر انجام برخى از تكاليف مثل روزه نباشند، انجام آن براى آنها واجب نيست؛ و اگر تا ماه رمضان سال بعد قادر بر قضاى آنهم نباشند، قضا نيز ندارد، ولى براى هرروز بايد فقيرى را سير كنند؛ و در مورد ازدواج احتياج به رشد جسمانى دارند؛ و در مورد تصرّف در اموال، رشد كافى اقتصادى نيز لازم است.
بلوغ چهار مرحله دارد: مرحله اوّل: بلوغ در عبادات و رعايت واجبات و محرمات است؛ که حدّ آن اتمام سن 15 سال قمري در پسرها و نه سال قمري در دخترها و ديگر علائمي که در رساله توضيح المسائل (مسئله 1909) آوردهایم. مرحله دوم: بلوغ در نکاح است، يعني بايد رشد جسماني مناسب براي ازدواج و عمل زناشويي داشته باشد و اگر وضع او طوری است که آسیب به او میرسد، نکاح جايز نيست. البته خواندن صيغه بدون آثار ديگر ازدواج اشکال ندارد مرحله سوم: بلوغ اقتصادي است به اين معني که بتواند اموالش را سرپرستي کند و او را فريب ندهند. البته بلوغ اقتصادي داراي مراحلي است و به هراندازه که رشد اقتصادي پيدا کند، میتواند در اموالش تصرّف کند فرق است بين خريد نیازهای روزمره و معامله ملک و زمين و خانه و امثال آن مرحله چهارم: رشد براي مسائل حدود و قصاص و امثال آن است. البته در ديات نه علم شرط است نه عمد، بنابراين قتل خطا و شبه عمد دیه دارد. ولي در حدود و قصاص و امثال آن، چنانچه درکي از اين مسائل ندارد، نمیتوانیم آنها را بر او جاري کنيم. نتیجه اینکه در هر مورد رشد براي کاري نباشد، نمیتوان مسئوليت آن کار را تحميل کرد؛ و در صورت شک نيز اصل عدم جواز است.
در بلوغ سنّ خاصی معتبر است و باید از طرق معتبر اثبات شود. البتّه بلوغ علائم دیگرى نیز دارد.
درصورتیکه بهاندازه کافى شعور و تمییز داشته باشند که بتوانند عبادات را انجام دهند، مکلّف به تکالیف شرعیّه هستند.
درصورتیکه بهاندازه کافى شعور و تمییز داشته باشند که بتوانند عبادات را انجام دهند، مکلّف به تکالیف شرعیّه هستند.