داشتن اجتهاد برای تشخیص اعلم
براى تشخیص اعلم، آیا اهلفن باید مجتهد باشند؟
اجتهاد در اهل خبره براى تشخیص اعلم شرط نیست.
ناشناس بودن مرجع اعلم به علت عدم قدرت بیان
آیا مردم نسبت به مرجعى که ناشناخته مانده چون قدرت بیان نداشته است مسئول هستند؟
درست است که قدرت بیان باعث معرفى شخص است امّا اگر کسى بیانى نداشت و مقام علمى او مجهول ماند و بعد از فحص نیز مقام علمى او روشن نشد مردم نسبت به او وظیفهای ندارند، مانند گنجى است که شناختهنشده و کسى در برابر آن گنج وظیفهای ندارد.
اعلم دانستن از طریق انتشار رساله
آیا انتشار رساله توسط مجتهدى به معناى این است که او خود را از دیگران اعلم میداند؟
انتشار رساله توسط مجتهدى به دلالتی بر اینکه او خود را از دیگران اعلم میداند ندارد.
شناخت اعلمیت توسط غیرروحانی
آیا ممکن است غیرروحانی، توانایى شناخت مجتهد و مرجع اعلم را داشته باشد؟ در این صورت، آیا قول چنین شخصى در اثبات اجتهاد یا اعلمیت حجّت است؟
درصورتیکه آن فرد ثقه و مورد اعتماد باشد و از اهل خبره پرسش کند، میتوان به حرف او اعتماد کرد.
شك در اعلم بودن چند مجتهد
اگر کسی شك در اعلم بودن چند مجتهد و عدم ترجيح یکی از آنها داشته باشد تکلیفش چیست؟
هرگاه شك در اعلم بودن چند مجتهد و عدم ترجيح یکی از آنها داشته باشد از هركدام بخواهد میتواند تقليد كند.
مراجعه به افراد مورد وثوق در انتخاب مرجع اعلم
آیا طلبههایی که سالهای اوّل طلبگى را میگذرانند، میتوانند با استفاده از معیارهاى فکرى خودشان، مجتهد اعلم را انتخاب کنند؟
کافى نیست; بلکه لازم است از افراد سابقهدار حوزه که مورد وثوق هستند، سؤال کنند.
منظور از اهل خبره برای شناخت اعلمیت
اهل خبره که با معرفی و شهادت آنها مرجعیت و اعلمیت ثابت میشود، چه کسانى هستند؟
منظور از اهل خبره، علماى درجهدو و سه حوزههای علمیّه و شهرهاست که با مبانى فقهى آشنایى دارند.