در این‌گونه موارد مجاز هستند که پس از اسلام آوردن تا زمانی که توانایی کافی برای جدا شدن نداشته باشند با آن‌ها زندگی کنند.
بهتر این است که مسلمان همیشه به وعده خود وفا کند مگر درجایی که توانایى ندارد.
اگر پول مزبور را به‌صورت شرط ضمن عقد جهت پدر قرار دهند حلال است.
چنانچه قرار و شرط خاصی قبل از عقد درباره عقدنامه نگذاشته باشند باید آن را به خانواده زن داد و زوج می‌تواند در صورت نیاز گواهى از دفتر بگیرد.
اگر قرینه‌ای در کار نباشد آنچه خانواده و اقوام عروس آورده‌اند متعلّق به عروس است و آنچه خانواده و اقوام شوهر آورده‌اند متعلّق به شوهر است و اگر نسبت فامیلی بین زوجین باشد آنچه زنانه است متعلّق به عروس و آنچه مردانه است متعلّق به داماد و بقیه مشترک است
هرگاه ارتباط آن‌ها مشكوك و توأم با قرائنى در مورد سوءاستفاده باشد، مأموران انتظامى می‌توانند از آن تحقيق كنند..
حقّ ولایت پدر قابل‌انتقال نیست نه در برابر پول و نه بدون آن.
هرگاه یقین داشته باشد که انزال نمی‌شود، بعید نیست فرزند آن‌ها همچون فرزند شبهه باشد و اگر احتمال می‌داده است، خالى از اشکال نیست و در مورد مهرالمثل اگر زن با میل و رضایت خود حاضرشده و احتمال این امر را می‌داده مهرالمثل ندارد و اگر احتمال نمی‌داده و رضایت به غیر تفخیذ نداشته، احتیاط واجب دادن مهرالمثل است.
گفتن دروغ جایز نیست مگر در موارد ضرورت.
در فرض سؤال جهیزیه، متعلّق به زوجه بوده و جزء ماترک زوجه است.
با توجّه به آنچه نوشته‌شده است فرد مذکور مرتد است، ازدواج با او باطل بوده و زن باید فوراً و بدون طلاق از او جدا شود و اگر بدون توجّه به این مسئله عروسى و آمیزش انجام‌گرفته زن می‌تواند مهرالمثل را مطالبه نماید.
چنانچه پدر آنچه را که دارد برای ازدواج پسر مصرف نماید، حجّ از او ساقط می‌شود
