وظیفه پزشک نسبت به توصیه به ترک روزه
در برخى بیماریها، مثل نارسايى كليه، با اطمينان میتوان به بيمار توصيه نمود كه روزه نگيرد; امّا در خيلى از موارد به علّت شکی كه در اصل بيمارى، يا چگونگى تأثير روزه بر آن وجود دارد، يا به علّت عدم وجود تحقيقات و نتايج لازم در مورد اثرات روزه بر بسيارى از بیماریها و کلاً به خاطر عدم امكان تعيين نقش روزه بر بيمارى، پزشك واقعاً نمیداند روزه را به بيمار توصيه كند يا خير؟ در اين صورت وظيفه پزشك چيست؟ آيا پزشك در صورت توصيه، يا عدم توصيه بهروزه مسئول است؟
اين مسئله دو صورت دارد: گاه براى طبيب خوف ضرر حاصل میشود، يعنى احتمال قابلتوجهی نسبت به زيان داشتن روزه براى او حاصل میشود، در اينجا میتواند همان را به بيمار منتقل كند، چنانچه بيمار از قول طبيبخوف ضرر پيدا كرد روزه را ترك میکند. صورت دوّم آن است كه احتمال ضعيف و کمرنگی باشد، در اينجا نمیتوان ترك روزه را به بيمار توصيه كند.