چنانچه باغچه متعلّق به مسجد است و توسعه مسجد براى نمازگزاران لازم مى باشد، قطع درخت مزبور اشکال ندارد.
شهر مكّه امروز بسيار بزرگ شده است، با اين حال تمام آنچه به نام مكّه ناميده مى شود احكام مكّه را دارد، همان گونه كه مسجد الحرام توسعه يافته، در عين حال تمام آن احكام مسجد الحرام را دارد.
مسجد تنعیم میقات عمره مفرده است، و شب و روز در آن فرق نمى کند، و زیر سایه رفتن در داخل شهر مکّه ضررى ندارد.
با توجّه به شهادتى كه به وجود ريشه‌هاى كوه داده شده، و با توجّه به شهادت شهودى كه مى‌گويند قبلاً برجستگى كوه را در آن سمت ديده‌اند و بعداً در ساخت و سازهاى جديد تخريب‌شده مشكلى براى سعى حجّاج به وجود نمى‌آورد، بخصوص اين كه حجّاج مى‌توانند از سمت مسجد الحرام كه براى سعى مى‌آيند نيّت كنند از كنار كوه صفا بگذرند و وارد مسعاى جديد شوند و در موقع رسيدن به مروه از مروه بگذرند و به اين ترتيب مصداق «ان يطوّف بهما» خواهد بود.
فرقى ميان مكّه جديد و قديم نيست؛ حتّى محلّاتى از مكّه امروز كه به طرف منى و عرفات گسترش يافته، از همه آن مناطق مى‌توان احرام بست.
ملاک خانه های آخر هر دو شهر است اگر فاصله بین آنها به اندازه مسافت شرعی باشد نماز شکسته است ولی معروف است فاصله مزبور فعلا 21/5 کیلومتر نیست.
ظاهر عبارت این است که آن محل وقف شده برای اینکه در آینده جهت مسجد یا کتابخانه استفاده شود بنابر این فعلا احکام مسجد را ندارد لذا اجاره دادن آن مانعی ندارد ولی باید درآمد آن صرف مسجد شده و در اولین فرصت آن محل را برای اهدافی که برای آن وقف شده آماده نمایند.
مهدیه جنبه وقف پیدا کرده و نمی توان آن را تبدیل به مسجد کرد ولی اگر راهی از آن به مسجد باز کنند که به هنگام انجام نماز بتوانند از آنجا نیز استفاده کنند سپس در اختیار کارهای مهدیه قرار گیرد.
در صورتی که فعلا نتوانند آن را تخریب و جزء مسجد کنند اجاره مزبور بشرط این که در اولین فرصت آن را ضمیمه مسجد کنند،اشکالی ندارد و مجاز هستند درآمد حاصل از اجاره آن خانه را در امور مربوط به مسجد هزینه کنند.
مفهوم تنقیح مناط این نیست، بلکه معنای آن این است که عرف از دلیل معنای وسیعتری بفهمد مثلا در عیوب فسخ نکاح عرف می گوید منظور این است که هر چیزی که مانع از آمیزش شود موجب فسخ نکاح است خواه از عیوب هفت گانه فسخ نکاح باشد یا عیوب دیگری که این اثر را داشته باشد. در مورد همجنسگرایی این استنباط کاملا اشتباه است نه تنقیح مناط است و نه دلیل دیگری از ادله معتبر شرع و یک گناه عظیم را با این بهانه ها نمی توان مجاز شمرد و این آمارها را نیز باور نکنید.
