رجوع ضامن به بدهکار در ضمانت نقل ذمه
در ضمانت نقل ذمه چنانچه ضامن بدهی را پرداخت کرد، آیا میتواند بدهی را از بدهکار سابق مطالبه کند؟
اگر ضمانت به خواهش بدهكار صورت گرفته باشد هر وقت ضامن بدهى را داد مىتواند آن را از بدهكار سابق بگيرد.
اگر ضمانت به خواهش بدهكار صورت گرفته باشد هر وقت ضامن بدهى را داد مىتواند آن را از بدهكار سابق بگيرد.
با توجه به اینکه غالب ضمانتهایی كه در بانکها يا در برابر وامها میگیرند از نوع ضمانت ضم ذمه به ذمه میباشد، تنها درصورتیکه بدهکار در دادن بدهى كوتاهى كرد، يا نتوانست آن را بپردازد بانک میتواند طلب خود را از ضامن دریافت نماید.
از ماترک برداشته میشود.
اگر ضامن از همان اوّل فقير باشد و طلبكار هم نداند و بعد متوجّه شود میتواند ضامن بودن او را فسخ كند.
هرگاه ضامن در موقع ضمانت توانايى پرداختن بدهى را داشته باشد طلبكار نمىتواند ضمانت او را فسخ كند و طلب خود را از بدهكار اوّل مطالبه نمايد. همچنين اگر ضامن در آن موقع فقير باشد ولى طلبكار اين مطلب را بداند و به ضامن شدن او راضى شود حق فسخ ندارد. امّا اگر ضامن از همان اوّل فقير باشد و طلبكار هم نداند و بعد متوجّه شود. مىتواند ضامن بودن را فسخ كند.
اگر استخدام به اذن ولی و مطابق مصلحت و توان کودک بوده و کوتاهى در حفظ کودک نشده و حادثه اتفاقى بوده، هیچکس ضامن نیست و درصورتیکه بدون اجازه ولی بوده یا در حفظ او کوتاهى شده است، استخدامکننده ضامن دیه است.
هرگاه زكات بر كسى واجب شود، ولى در آن محل مستحقى نباشد، چنانچه اميد نداشته باشد كه بعداً در آنجا مستحقى پيدا كند بايد زكات را به محل ديگرى ببرد و به مصرف برساند و بنابراحتياط واجب مخارج حملونقل به محل ديگر به عهده خود او است، ولى اگر زكات تلف شود، ضامن نيست. ولی چنانچه در محل خودش مستحق پيدا شود، بااینحال میتواند زكات را به محل ديگرى ببرد؛ ولى مخارج آن بر عهده خود اوست و اگر زكات تلف شود بنابر احتياط واجب ضامن است، هرچند با اجازه حاكم شرع باشد.ولی چنانچه در محل خودش مستحق پيدا شود، با اين حال مى تواند زكات را به محل ديگرى ببرد؛ ولى مخارج آن بر عهده خود اوست و اگر زكات تلف شود بنابر احتياط واجب ضامن است، هر چند با اجازه حاكم شرع باشد.
كسى كه امانت را قبول نكرده ضامن نيست، ولى بهتر آن است كه اگر میتواند آن را نگهدارى كند.
کسی که موجب توقیف مال شده ضامن میباشد.
درصورتیکه تأثیر اغواکننده بهگونهای بوده که اختیار را از اغوا شونده سلب کرده است بر عهده اوست و اگر هر دو مؤثر بودهاند تقسیم میشود ولی اگر اغوا شونده به اختیار خودش این کار را کرده است بهحکم مباشرت در قتل دیه کلاً بر عهده اوست.
دستيار مسئول است; مگر اينكه تخلّف استاد از وعدهاش سبب اين مشكل شده باشد كه در اين صورت هرچند دستيار مقصّر است، ولى میتواند خسارتى را كه پرداخته از استاد كه او را مغرور ساخته (فريب داده) بگيرد.
طبيب بههرحال ضامن است، چون كوتاهى كرده است.