أجرت وزن کردن مال الزکاة
مسأله 1681ـ اجرت وزن کردن گندم و جو و مانند آن، که براى زکات مى دهد بر خود اوست.
مسأله 1681ـ اجرت وزن کردن گندم و جو و مانند آن، که براى زکات مى دهد بر خود اوست.
مسأله 1682ـ احتياط واجب آن است که به هر فقير از زکات نصاب اوّل نقره (يعنى به اندازه دومثقال و 15 نخود) کمتر ندهد و اگر از چيز ديگر مانند گندم و جو زکات مى دهد نيز قيمت آن کمتر از اين مقدار نباشد.
مسأله 1683ـ مکروه است انسان از مستحق بخواهد که زکاتى را که به او داده به خودش بفروشد، ولى اگر مستحق بخواهد زکاتى را که گرفته تبديل به پول کند، کسى که زکات را به او داده بر ديگران مقدّم است.
مسأله 1684ـ هرگاه شک کند که زکات واجب را پرداخته يا نه، بايد بدهد، هر چند شکّ او مربوط به زکات سالهاى گذشته است.
مسأله 1685ـ فقير حق ندارد زکات را به کمتر از مقدار آن صلح کند، يا چيزى را گرانتر از قيمت آن به عنوان زکات بپذيرد، يا زکات را از مالک گرفته و به خودش ببخشد، حتّى اگر کسى زکات زيادى بدهکار است و فقير شده و نمى تواند زکات را ادا کند بر ذمّه او مى ماند، مانند بدهى هاى ديگرش و گرفتن و بخشيدن به او اشکال دارد.
مسأله 1686ـ انسان مى تواند از زکات، کتابهاى دينى و علمى و قرآن و دعا و ساير کتبى که در پيشرفت هدفهاى اسلامى مؤثّر است بخرد و وقف نمايد، خواه وقف عموم کند، يا وقف اشخاص خاص، حتّى مى تواند بر اولاد خود و کسانى که واجب النّفقه او هستند وقف کند، ولى نمى تواند از زکات املاکى بخرد و بر اولاد خود وقف نمايد.
مسأله 1687ـ شخص فقير مى تواند براى رفتن به حج و زيارت و مانند آن، زکات بگيرد، ولى اگر به مقدار خرج سالش زکات گرفته باشد گرفتن زکات براى زيارت و مانند آن اشکال دارد.
مسأله 1688ـ اگر مالک کسى را وکيل کند که زکات مال او را بدهد چنانچه ظاهر عبارتش اين باشد که به ديگران بدهد، خود وکيل نمى تواند چيزى از آن را بردارد، هرچند مستحق باشد، ولى اگر ظاهر عبارت عام است، خودش نيز مى تواند استفاده کند.
مسأله 1689ـ هرگاه کسى گوسفند و گاو و شتر يا طلا و نقره را از باب زکات به اندازه نيازش بگيرد، اگر به مقدار نصاب باشد و اتّفاقاً سال بر آن بگذرد بايد زکات آن را بدهد.
مسأله 1690ـ هرگاه دو نفر در مالى که زکات آن واجب شده باهم شريک باشند و يکى از آنان سهم زکات خود را بدهد و بعد مال را تقسيم کند، تصرّف او در سهم خودش اشکال ندارد، هر چند ديگرى سهم زکاتش را نداده است.
مسأله 1691ـ هرگاه کسى بدهکار خمس يا زکات است و قرض هم دارد و اموالى از باب کفّاره و نذر و مانند آن بر او نيز واجب شده، چنانچه نتواند همه آنها را بپردازد، اگر عين مالى که خمس يا زکات بر آن واجب شده از بين نرفته است بايد خمس و زکات را مقدم دارد و اگر از بين رفته، احتياط اين است که حقّ مردم را مقدّم دارد و اگر چنين کسى از دنيا برود و مال او براى همه اينها کافى نباشد به همين ترتيب عمل کنند.
مسأله 1692ـ زکات فطره بر تمام کسانى که قبل از غروب شب عيد فطر بالغ و عاقل و غنى باشند واجب است، يعنى بايد براى خودش و کسانى که نانخور او هستند، هر نفر به اندازه يک صاع (تقريباً سه کيلو) از آنچه غذاى نوع مردم آن محل است، اعم از گندم و جو يا خرما يا برنج يا ذرّت و مانند اينها به مستحق بدهد و اگر پول يکى از اينها را بدهد کافى است.