فطره طفل شير خوار
مسأله 1705ـ طفل شير خوارى که از مادر يا دايه شير مى خورد، فطره او بر کسى است که مخارج مادر يا دايه را مى پردازد و اگر از اموال خود آن طفل خرجش را بردارند فطره او بر کسى واجب نيست، نه بر خودش و نه بر ديگرى.
مسأله 1705ـ طفل شير خوارى که از مادر يا دايه شير مى خورد، فطره او بر کسى است که مخارج مادر يا دايه را مى پردازد و اگر از اموال خود آن طفل خرجش را بردارند فطره او بر کسى واجب نيست، نه بر خودش و نه بر ديگرى.
مسأله 1706ـ هرگاه کسى مخارج عيالاتش را از مال حرام بدهد واجب است فطره آنها را از مال حلال بدهد.
مسأله 1707ـ هرگاه انسان کسى را اجير کند و شرط نمايد که مخارج او را نيز بدهد (مانند خدمتکار) بايد فطره او را هم بدهد، ولى در مورد کارگرانى که مخارج آنها بر عهده صاحب کار است و اين مخارج جزئى از مزد آنها محسوب مى شود، فطره آنها بر صاحب کار واجب نيست، همچنين در ميهمانخانه ها و مانند آن،که معمول است کارکنان غذاى خود را در همان جا مى خورند و اين در حقيقت جزء حقوق آنها محسوب مى شود، فطره آنها بر خودشان است، نه بر صاحب کار.
مسأله 1708ـ مخارج سربازها در سربازخانه ها يا ميدان جنگ بر عهده دولت است، ولى فطره آنها بر دولت واجب نيست و اگر شرايط در خودشان جمع است بايد زکات فطره خود را بدهند.
مسأله 1709ـ هرگاه کسى بعد از غروب روز آخر ماه از دنيا برود، بايد فطره او و عيالاتش را از مالش بدهند، ولى اگر پيش از غروب بميرد واجب نيست و در صورتى که عيالاتش داراى شرايط وجوب فطره هستند خودشان بايد زکات فطره را بپردازند.
مسأله 1710ـ زکات فطره را بنابر احتياط واجب بايد فقط به فقرا و مساکين بدهند مشروط بر اين که مسلمان و شيعه دوازده امامى باشند و به اطفال شيعه که نيازمند هستند نيز مى توان فطره داد، خواه به مصرف آنها برسانند يا از طريق ولىّ طفل به آنها تمليک کنند.
مسأله 1711ـ فقيرى که فطره مى گيرد لازم نيست عادل باشد، ولى احتياط واجب آن است که به شرابخوار و کسى که آشکارا معصيت کبيره مى کند فطره ندهند و همچنين به کسانى که فطره را در معصيت خداوند مصرف مى کنند.
مسأله 1712ـ احتياط واجب آن است که به فقير بيشتر از مخارج سالش و کمتر از يک صاع (تقريباً سه کيلو) داده نشود.
مسأله 1713ـ هرگاه به جاى يک صاع، نصف صاع از جنس خوب بدهد بطورى که قيمتش به اندازه يک صاع جنس معمولى باشد، کافى نيست و اگر آن را به قصد قيمت فطره هم بدهد اشکال دارد.
مسأله 1714ـ انسان نمى تواند نصف صاع را از يک جنس (مثلاً گندم) و نصف صاع را از جنس ديگر (مثلاً جو) بدهد، مگر اين که مخلوط آن دو غذاى معمول آن محل باشد.
مسأله 1715ـ مستحبّ است در دادن زکات فطره خويشاوندان محتاج را بر ديگران مقدّم دارد و بعد همسايگان نيازمند را و مستحبّ است اهل علم و فضل را اگر نيازى داشته باشند بر غير آنها مقدّم بشمرد.
مسأله 1716ـ هرگاه به گمان اين که کسى فقير است به او فطره دهند و بعد معلوم شود فقير نبوده، مى تواند آن مال را پس بگيرد و به مستحق بدهد و اگر پس نگيرد بايد از مال خودش فطره را بدهد و اگر از بين رفته باشد، در صورتى که گيرنده فطره مى دانسته آنچه را گرفته زکات فطره است، بايد عوض آن را بدهد و در غير اين صورت عوض بر او واجب نيست و اگر دهنده فطره در تحقيق حال فقير کوتاهى نکرده باشد بر او هم چيزى نيست.