استفاده از زکات براي کسي که قادر به يادگيري حرفه اي است
مسأله 1645ـ کسى که مى تواند با ياد گرفتن صنعت يا کارهاى ديگر زندگى خود را اداره کند، بايد يادگيرد تا نيازى به زکات نداشته باشد، ولى تا زمانى که مشغول ياد گرفتن است مى تواند زکات بگيرد.
مسأله 1645ـ کسى که مى تواند با ياد گرفتن صنعت يا کارهاى ديگر زندگى خود را اداره کند، بايد يادگيرد تا نيازى به زکات نداشته باشد، ولى تا زمانى که مشغول ياد گرفتن است مى تواند زکات بگيرد.
مسأله 1651ـ کسى که بدهکار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد، مى تواند براى دادن قرض خود زکات بگيرد، هر چند مخارج سال خود را داشته باشد، به شرط اين که مالى را که قرض کرده در معصيت خرج نکرده باشد.
مسأله 1648ـ کسى که فقير بودنش معلوم نيست نمى توان به او زکات داد، ولى اگر از ظاهر حالش گمان پيدا شود که فقير است، زکات دادن به او جايز است، همچنين اگر افراد مورد اعتماد خبر دهند که او فقير مى باشد.
مسأله 1646ـکسانى که مشغول فراگرفتن علم واجب هستند مى توانند از زکات استفاده کنند، همچنين قضّات و مجريان حدود و مانند آنها.
مسأله 1652ـ مسافرى که خرجى او تمام شده، يا اموالش به سرقت رفته، يا مرکبش از کار افتاده، چنانچه سفر او سفر معصيت نباشد و نتواند با فروختن چيزى يا قرض کردن مالى خود را به مقصد برساند، مى تواند زکات بگيرد، هر چند در وطن خود فقير نباشد و لازم نيست بعد از رسيدن به وطن مقدارى را که از باب زکات گرفته برگرداند، ولى اگر بعد از رسيدن به وطن چيزى از زکات زياد آمده باشد بايد آن را به حاکم شرع بدهد و بگويد زکات است.
مسأله 1644ـ شخص نيازمند مى تواند مرکب سوارى مورد نياز و همچنين خانه اى که به آن احتياج دارد وسرمايه لازم براى کسب و کار را از زکات تهيّه کند و در اين قسمت بايد به آن مقدار که براى نياز و حفظ آبروى او لازم است قناعت کند.
مسأله 1643ـ صنعتگر يا کارگرى که درآمد او از مخارج سالش کمتر است مى تواند کسرى مخارجش را از زکات بگيرد و لازم نيست ابزار کار يا سرمايه و ملک خود را به مصرف مخارج برساند.
مسأله 1647ـ کسى که زکات بر ذمّه دارد و از فقيرى طلبکار است، مى تواند طلب خود را از باب زکات حساب کند، حتّى اگر فقير بدهکار از دنيا برود مى تواند بدهى او را از زکات محسوب دارد، امّا اگر چيزى از خود گذاشته که به اندازه بدهى اوست بنابر احتياط واجب نمى توان بدهى او را از زکات حساب کرد.
مسأله 1649ـ لازم نيست به فقير بگويند که اين مال زکات است، بلکه مى توان زکات را به صورت هديه به او داد (البته بطورى که دروغ نشود) ولى در هر حال بايد قصد زکات کند.
مسأله 1641ـ زکات را در يکى از هشت مورد زير بايد صرف کرد:1 و 2ـ «فقرا» و «مساکين» و آنها کسانى هستند که مخارج سال خود و عيالاتشان را ندارند. تفاوت فقير و مسکين در اين است که فقير روى سؤال از کسى ندارد، امّا مسکين نيازمندى است که روى سؤال دارد، کسانى که صنعت و ملک و سرمايه و کسبى دارند که زندگى آنها را اداره نمى کند فقير محسوب مى شوند و کمبود زندگى خود را مى توانند از زکات بگيرند.3ـ کسى که از طرف امام يا نايب او مأمور جمع آورى زکات يا نگهدارى يا رسيدگى به حساب آن و يا رساندن آن به امام و نايب او، يا رساندن به مصارف لازم هستند مى توانند به اندازه زحمتى که مى کشند از زکات استفاده کنند.4ـ افراد ضعيف الايمانى که با گرفتن زکات تقويت مى شوند و تمايل به اسلام پيدا مى کنند.5ـ خريدن برده ها و آزاد کردن آنها.6ـ اشخاص بدهکارى که نمى توانند قرض خود را ادا کنند.7ـ «سبيل اللّه» يعنى کارهايى مانند ساختن مسجد که منفعت دينى عمومى دارد و همچنين مدارس علوم دينى، مراکز تبليغاتى، اعزام مبلّغين، نشر کتابهاى مفيد اسلامى و خلاصه آنچه براى اسلام نفع داشته باشد به هر نحو که باشد، مخصوصاً جهاد در راه خدا.8ـ «ابن السّبيل» يعنى مسافرى که در سفر مانده و محتاج شده که به مقدار نيازش مى تواند از زکات استفاده کند، هر چند در محلّ خود غنى و بى نياز باشد.
مسأله 1642ـ فقير يا مسکين بنابر احتياط واجب نمى تواند بيش از مخارج سال خود و عيالاتش را از زکات بگيرد و اگر کسرى دارد تنها به اندازه کسرى خود مى تواند بگيرد.
مسأله 1650ـ اگر به گمان اين که کسى فقير است زکات به او دهد بعد بفهمد فقير نبوده، يا از روى ندانستن مسأله به کسى که فقير نيست زکات بدهد، چنانچه چيزى را که به او داده باقى باشد مى تواند پس بگيرد و به مستحق بدهد و اگر از بين رفته هرگاه کسى که آن چيز را گرفته مى دانسته يا احتمال مى داده که زکات است بايد عوض آن را بدهد و او نيز به مستحق برساند، ولى اگر به غير عنوان زکات داده نمى تواند چيزى از او بگيرد و در هر حال چنانچه در تشخيص مستحق کوتاهى نکرده باشد لازم نيست دوباره از مال خود بپردازد.