أخذ سهم سادات بيش از مخارج سال
مسأله 1576ـ بنابر احتياط واجب سادات نمى توانند بيش از مخارج يک سال خود را از خمس بگيرند.
مسأله 1576ـ بنابر احتياط واجب سادات نمى توانند بيش از مخارج يک سال خود را از خمس بگيرند.
مسأله 1088ـ نماز احتياط اذان و اقامه و سوره و قنوت ندارد و حمد را بايد آهسته بخواند، حتّى احتياط واجب آن است که «بسم اللّه» را نيز آهسته بگويد ودر ميان اصل نماز و نماز احتياط کارى که نماز را باطل مى کند انجام ندهد.
مسأله 22ـ آب مطلق اقسامى دارد که هرکدام حکمى دارد و آن پنج قسم است: اوّل آب کر، دوم آب قليل، سوم آب جارى و آبهاى لوله کشى، چهارم آب باران، پنجم آب چاه، ولى همه اين آبها پاک و پاک کننده اند; امّا آب مضاف چيزى را پاک نمى کند، بلکه با ملاقات به نجس، نجس مى شود.
مسأله 2329ـ هنگامى که انسان آثار و نشانه هاى مرگ را در خود ديد بايد فوراً امانت هاى مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر بدهکار است و موقع آن رسيده بايد بدهى خود را بدهد و اگر خودش نمى تواند بدهد يا وقت دادن بدهى نرسيده، بايد وصيّت کند و اگر اطمينان ندارد که به وصيّت او عمل کنند بايد شاهد بگيرد، ولى اگر مطمئن است که ورثه بدهى او را مى پردازند، وصيّت لازم نيست.
مسأله 1498ـ اموالى را که انسان به مصرف نذر و کفّاره و مانند آن مى رساند جزء مخارج ساليانه اوست، همچنين اموالى را که به ديگران مى بخشد يا جايزه مى دهد اگر از شأن او زياد نباشد جزء مخارج سالانه حساب مى شود.
مسأله 1672ـ اگر موقعى که زکات را کنار گذارده مستحقّى حاضر باشد بهتر است زکات را به او بدهد، مگر اين که کسى را در نظر داشته باشد که از او اولى باشد.
مسأله 1277ـ اگر مأموم سهواً حمد و سوره را بخواند، يا گمان کند صدايى را که مى شنود صداى امام نيست و حمد و سوره را بخواند و بعد بفهمد صداى امام بوده نمازش صحيح است و هرگاه شک کند صداى امام است يا صداى کس ديگر بنابر احتياط حمد و سوره را نخواند.
مسأله 1716ـ هرگاه به گمان اين که کسى فقير است به او فطره دهند و بعد معلوم شود فقير نبوده، مى تواند آن مال را پس بگيرد و به مستحق بدهد و اگر پس نگيرد بايد از مال خودش فطره را بدهد و اگر از بين رفته باشد، در صورتى که گيرنده فطره مى دانسته آنچه را گرفته زکات فطره است، بايد عوض آن را بدهد و در غير اين صورت عوض بر او واجب نيست و اگر دهنده فطره در تحقيق حال فقير کوتاهى نکرده باشد بر او هم چيزى نيست.
مسأله 2150ـ ابتداى شروع عدّه طلاق از آن موقعى است که صيغه طلاق خوانده مى شود، خواه زن بداند يا نداند، حتّى اگر بعد از تمام شدن مدّت عدّه بفهمد او را طلاق داده اند لازم نيست دوباره عدّه نگه دارد.
مسأله 2154ـ ابتداى عدّه وفات در صورتى که شوهر غايب باشد و فوت کند از موقعى است که زن از مرگ شوهر باخبر مى شود.
مسأله 1456ـ اوّل ماه از پنج طريق ثابت مى شود:1ـ ديدن ماه با چشم، امّا ديدن با دوربين و وسايل ديگرى از اين قبيل کافى نيست.2ـ شهادت عدّه اى که از گفته آنها يقين پيدا شود (هر چند عادل نباشند، همچنين هر چيزى که مايه يقين گردد).3ـ شهادت دو مرد عادل، ولى اگر اين دو شاهد صفت ماه را بر خلاف يکديگر بگويند، يا نشانه هايى بدهند که دليل بر اشتباه آنهاست به گفته آنها اوّل ماه ثابت نمى شود.4ـ گذشتن سى روز تمام از اوّل ماه شعبان که اوّل ماه رمضان با آن ثابت مى شود، يا گذشتن سى روز تمام از اوّل ماه رمضان که اوّل ماه شوال ثابت مى شود (البتّه اين در صورتى است که اوّل ماه قبل مطابق همين طريق ثابت شده باشد).5ـ حکم حاکم شرع، به اين صورت که براى مجتهد عادلى اوّل ماه ثابت شود و سپس حکم کند که آن روز اوّل ماه است، در اين صورت پيروى از او بر همه لازم است، مگر کسى که يقين به اشتباه او دارد.
مسأله 1851ـ انسان مى تواند از طرف ديگرى وکيل شود و مال او را اجاره دهد، همچنين ولى يا قيّم صغير مى تواند مال او را اجاره دهد به شرط اين که مصلحت او رعايت شود و احتياط اين است که زمان بعد از بلوغ او را در اجاره داخل نکند مگر اين که بدون آن، مصلحت صغير حاصل نشود و در صورتى که ولى و قيّم ندارد بايد از حاکم شرع اجازه گرفت و هرگاه دسترسى به مجتهد عادل و نماينده او نباشد از يک نفر مومن عادل که مصلحت صغير را مراعات کند مى توان اجازه گرفت.