مسافرت زن بدون اذن شوهر
اگر زن بدون اذن شوهر مسافرت نماید، باید نماز را چگونه بخواند؟
چنانچه زن بدون اذن شوهر مسافرت نماید، نماز او بنا بر احتیاط واجب کامل است، ولى اگر سفر واجبى مانند حج واجب بوده باشد رضايت شوهر شرط نيست و نماز شكسته است.
چنانچه زن بدون اذن شوهر مسافرت نماید، نماز او بنا بر احتیاط واجب کامل است، ولى اگر سفر واجبى مانند حج واجب بوده باشد رضايت شوهر شرط نيست و نماز شكسته است.
احتیاط واجب آن است که از اصلاح صورت پرهیز شود.
در فرض سؤال، تابع نیستند و وطن پدر، وطن فرزند و وطن شوهر یا زن، وطن زن یا شوهر نیست. البته اگر در یکی از این چند حالت، در آنجا بماند، در حكم وطن و نماز و روزه کامل است و نيازى بهقصد ده روز ندارد: 1 قصد سکونت طولانیمدت مانند یک سال یا بیشتر. 2 ماندن هفتهای حداقل سه روز در مدتزمان حداقل دو سال. 3 ماندن حداقل چهار ماه در سال (هرچند بهصورت پراکنده)، در مدتزمان سه سال و بیشتر.
بهتر است در برابر شیر دادن مزدى از شوهر خود نگيرد، ولى حق دارد بگيرد و اگر مادر بخواهد بيشتر از دايه مزد بگيرد شوهر مى تواند بچه را از او گرفته به دايه دهد.
این مورد از مصادیق اعراض قهرى است؛ و همچنین نسبت به اولادشان تا زمانى که با آنها زندگى میکنند.
ظاهر این شرط این است که جبران خدمات دوران ازدواج باشد؛ ولى شرط مزبور چون آمیخته به ابهام فراوان است، شرعاً اشکال دارد.
زنى که شوهر او مفقود شده است چند حالت دارد:الف) اگر صبر کند تا خبرى آید مانعى ندارد و باید نفقه او را از مال شوهرش داد.ب) اگر انفاق کننده اى از ولى یا غیر او باشد باید صبر کند، مگر این که عسر و حرج شدید و ضرر مهمّى حاصل شود که حاکم شرع مى تواند او را طلاق دهد.ج) در غیر این دو صورت، رفع امر به حاکم شرع مى کند و او به مدّت چهار سال از اطراف محلّ فقدان وى تحقیق مى کند، اگر خبرى نشد نخست به ولىّ او پیشنهاد طلاق مى کند و اگر او طلاق نداد خودش طلاق مى دهد سپس عدّه وفات نگه مى دارد (هر چند کفایت عدّه طلاق رجعى نیز قوى است امّا احتیاط مهما امکن ترک نشود) و بعد شوهر مى کند. اگر شوهر اوّل مادام که در عدّه است مراجعه کرد اولى است و اگر بعد از عدّه ـ حتى قبل از ازدواج مجدّد ـ شوهر اوّل بیاید طلاق نافذ است و تنها با رضایت طرفین و عقد جدید امکان بازگشت است.
هرگاه زن و شوهر يكديگر را نخواهند و زن مهر خود يا مال ديگرى را به مرد ببخشد كه او را طلاق دهد آن را طلاق مبارات گويند.
اگر طلاق رجعی بوده و عقد را خودشان نخوانده اند و به دیگری وکالت داده اند به یکدیگر حرام ابدی نمی شوند و پس از اتمام عده وفات می توانند عقد کنند. اما اگر عقد را خودشان خوانده اند و دخول هم حاصل شده است به هم حرام ابدی هستند.
هرگاه مردی همسرش را دوبار طلاق دهد بعد عقدش کند و یا به او رجوع کند (و بنابر احتیاط واجب در هر بار نزدیکى نماید و بعد از دیدن حیض و پاک شدن او را طلاق دهد) در مرتبه سوم که او را طلاق داد آن زن بر او حرام مى شود و تنها در صورتى بر او حلال خواهد شد که بعد از گذشتن عدّه به عقد دایم شوهر دیگرى درآید و با او نزدیکى کند، سپس او را طلاق دهد، بعد از عدّه شوهر اوّل مى تواند با او ازدواج کند.
هرگاه شوهر از قسم خوردن زن مانع شود قسم او صحیح نیست،حتی اگر زن بدون اجازه شوهر قسم یاد کندقسم او صحیح نمى باشد.