مدت زمان پاسخگویی به هر سوال بین 24 تا 72 ساعت است.

لطفا قبل از 72 ساعت از پیگیری سوال و یا ارسال سوال مجدد خودداری فرمائید.

از طریق بخش پیگیری سوال، سوال خود را پیگیری نمایید.

captcha
انصراف

زمان پاسخگویی به سوالات بین 24 تا 72 ساعت می باشد.

انصراف
چینش بر اساس:حروف الفباجدیدترین مسائلپربازدیدها

حدود اختیارات مالک در سرقفلی

شخصى يك باب مغازه در سال 1360 (ه. ش) به مبلغ معلومى طبق قرارداد منعقده فيما بين مالكين و خريدار به سرقفلى خريده و مبلغ قرارداد آن روز را پرداخت‌نموده است. در پايين قرارداد عبارت ذيل آمده است «مورد معامله سرقفلى و حقّ اولویت و انتقال به ديگرى است ولى بايد در موقع فروش رضايت مالكين اصلى را طبق قانون سرقفلى از سود مورد معامله جلب نمايد و در ضمن اجاره‏ از زمان تحرير لغايت دو سال تمام به مبلغ ماهيانه يكصد تومان منظور و مقرر گرديد» با توجّه به شرايط ذکرشده فوق:الف) آيا مالكين يا مالك ازنظر شرعى مى‏تواند بدون رسيدن به توافق با صاحب سرقفلى مبلغ مال‌الاجاره را هرسال افزايش دهد؟ب) در صورت افزايش فرق بين سرقفلى و اجاره چه خواهد بود؟

الف) در مواردى كه سرقفلى گرفته‌شده و مدتى براى اجاره تعيين گرديده بعد از گذشتن مدّت، مالك مى‏تواند در مال‌الاجاره تجدیدنظر كند ولى بيش از عرف بازار نسبت به این‌گونه اموال نمى‏تواند از مستأجر بگيرد.ب) فايده سرقفلى اين است كه در عرف بازار مال‌الاجاره كمترى به آن تعلق مى‏گيرد و حق اولویت براى تجديد اجاره همواره وجود دارد.

دسته‌ها: احکام سرقفلی

بلوغ در ازدواج و تجارت و اجرای حدود و قصاص

آیا می‌توان گفت که هر فرد بعد از رسیدن به بلوغ می‌تواند ازدواج کند و یا وارد تجارت گردد و یا حدود و قصاص بر او جاری شود یا معیار دیگری نیز دارد؟

بلوغ چهار مرحله دارد:‌ مرحله اوّل: بلوغ در عبادات و رعايت واجبات و محرمات است؛ که حدّ آن اتمام سن 15 سال قمري در پسرها و نه سال قمري در دخترها و ديگر علائمي که در رساله توضيح المسائل (مسئله 1909) آورده‌ایم.‌ مرحله دوم: بلوغ در نکاح است، يعني بايد رشد جسماني مناسب براي ازدواج و عمل زناشويي داشته باشد و اگر وضع او طوری است که آسیب به او می‌رسد، نکاح جايز نيست. البته خواندن صيغه بدون آثار ديگر ازدواج اشکال ندارد‌  مرحله سوم: بلوغ اقتصادي است به اين معني که بتواند اموالش را سرپرستي کند و او را فريب ندهند. البته بلوغ اقتصادي داراي مراحلي است و به هراندازه که رشد اقتصادي پيدا کند، می‌تواند در اموالش تصرّف کند فرق است بين خريد نیازهای روزمره و معامله ملک و زمين و خانه و امثال آن‌ مرحله چهارم: رشد براي مسائل حدود و قصاص و امثال آن است. البته در ديات نه علم شرط است نه عمد، بنابراين قتل خطا و شبه عمد دیه دارد. ولي در حدود و قصاص و امثال آن، چنانچه درکي از اين مسائل ندارد، نمی‌توانیم آن‌ها را بر او جاري کنيم.‌ نتیجه این‌که در هر مورد رشد براي کاري نباشد، نمی‌توان مسئوليت آن کار را تحميل کرد؛ و در صورت شک نيز اصل عدم جواز است.‌

دسته‌ها: بلوغ

قسم خوردن در حدود و تعزیرات، قصاص و دیات

با توجّه به قاعده ى «البیّنة على المدّعى و الیمین على من انکر» و با عنایت به حدیث شریف «لایمین فى حدّ» بفرمایید:الف) در صورت فقدان بیّنه و اقرار در دعاوى کیفرى، آیا شاکى مى تواند از متّهم تقاضاى قسم نماید؟ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، در صورت نکول متّهم و ردّ قسم به شاکى، آیا با قسم شاکى مى توان نامبرده را به مجازات مقرّر محکوم نمود؟ج) چنانچه متّهم عمل ارتکابى را انکار نماید، و بگوید: «اگر شاکى قسم یاد کند مسؤولیّت آن را مى پذیرم» آیا به استناد حلف شاکى مى توان متّهم را به مجازات جرم ارتکابى محکوم نمود؟د) در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا در جرائمى مانند سرقت ـ که داراى جنبه حقّ اللّهى و حق النّاسى هر دو مى باشد ـ از جهت اثبات جنبه مالى و کیفرى تفاوتى وجود دارد؟هــ) در فرض فوق آیا بین حدود، قصاص، دیات و تعزیرات تفاوتى هست؟

الف) در حدود و تعزیرات، همان گونه که در روایت بالا آمده، مطلقاً قسم نیست; ولى در قصاص و دیه قسم راه دارد.‌ ب) آرى احکام ردّ قسم در قصاص و دیات نیز جارى است.‌ ج) منکر باید قسم یاد کند. و اگر حاضر به قسم نشد و قسم را به شاکى ردّ کرد، و شاکى قسم خورد ادّعاى شاکى ثابت مى شود. (این در قصاص و دیات است، نه حدود و تعزیرات.)‌ د) نسبت به مسائل مالى احکام یمین مردوده جارى است، ولى در حدّ یمین راه ندارد، بلکه باید از طریق بیّنه یا اقرار ثابت شود.‌ ه) از جواب بالا معلوم شد.‌

دسته‌ها: قسم

مسؤول پرداخت هزينه‌هاي درمان ناشي از اجراي حدود و قصاص

هزينه درمان و بهبود شخصي که در اثر اجراي حد يا قصاص اطراف، يکي از اعضاي خود را از دست داده، به عهده بيت المال است يا محکوم عليه؟ و چنانچه به عهده بيت المال باشد، حکم اختصاص به معالجات اوليه دارد يا معالجات بعدي را نيز در بر مي‏گيرد؟ و تفاوتي بين حد و قصاص در این مورد وجود دارد؟

در صورتی که شخص محکوم توانایی درمان داشته باشد بر عهده خود اوست؛ در عین حال مطابق بعضی از روایات حاکم شرع در مورد حدود می تواند درباره آن ها ارفاق کرده و هزینه آن ها را بپردازد، ولی اگر تمکن ندارد هزینه بر عهده بیت المال است،و در این حکم تفاوتی بین حدود و قصاص نیست.‌

دسته‌ها: متفرقه قصاص

حکم تهاتر در حدود ، تعزیرات و دیات

اگر دو نفر بر اثر شکایت متقابل محکومیّت شلاّق داشته باشند، آیا تهاتر قهرى صورت مى گیرد؟ مثلاً زید به عمرو فحش داده و عمرو نیز به زید، و دادگاه هر دو نفر را به 30 ضربه شلاّق محکوم کرده است، آیا در مرحله اجرا این دو مجازات با تهاتر قهرى کأن لم یکن محسوب و اجرا نمى شود؟ آیا در موارد فوق بین جرایم مشابه و جرایم غیر مشابه فرق است؟ آیا بین حدود (مانند حدّ قذف) و غیر حدود (مانند سرقت تعزیرى) فرق است؟ در صورتى که زید به 40 ضربه و عمرو به 30 ضربه محکوم شود، آیا نسبت به 30 ضربه تهاتر قهرى صورت مى گیرد؟ آیا تهاتر قهرى در دیات و سایر مجازاتها نیز جارى مى شود؟

تهاتر مربوط به اموال است و یک حکم عقلایى و شرعى است; ولى در باب حدود نیاز به دلیل دارد و اصل در این گونه موارد عدم سقوط از طرفین است و چون تنها در باب قذف دلیل بر سقوط داریم نه موارد دیگر، تنها در مورد حدّ «قذف» حکم سقوط از طرفین جارى مى شود; ولى هر دو تعزیر مى شوند; امّا در سایر حدود و تعزیرات از طریق تهاتر ساقط نمى شود، و در مورد دیات چون بازگشت به دین مالى مى کند تهاتر ثابت است.‌

دسته‌ها: متفرقه حدود

اصل اولیّه در حدود در صورت شک در آن پس از ثبوت حدود

اصل اوّلیه در حدود چیست؟ ودر موارد شک در سقوط حد چه باید کرد؟

اصل اوّلیه در تمام حدود پس از ثبوت، عدم سقوط است. منظور از اصل در این جا اطلاقات ادلّه است که مى گوید فلان حدّ باید جارى شود اعم از این که طرف انکار بکند یا نکند، فرار کند یا نکند، البتّه مقتضاى استصحاب نیز بقاى حدّ است (هرگاه استصحاب را در شبهات حکمیّه جارى بدانیم) بنابراین تا دلیلى قایم نشود بر این که حدّ ساقط مى شود، باید آن را جارى کرد. در نتیجه در تمام مواردى که علم قاضى حجت است، حدود باید جارى گردد زیرا دلیل سقوط حدّ به هنگام عفو امام یا انکار بعد از اقرار یا فرار بعد از اقرار، شامل محلّ بحث نمى شود، مگر سرچشمه علم حاکم اقرارات غیر صریح و یا اخذ به لوازم اقرار و مانند آن بوده باشد که اجراى حدود در چنین مواردى بعد از انکار یا فرار یا عفو حاکم مشکل است و لااقل مشمول «تدرا الحدود بالشبهات» است.‌

دسته‌ها: متفرقه حدود
قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت