استحباب ازدواج
مسأله 2023ـ ازدواج از مستحبّات است و اگر کسى بترسد که با ترک ازدواج در حرام بيفتد ازدواج بر او واجب است.
مسأله 2023ـ ازدواج از مستحبّات است و اگر کسى بترسد که با ترک ازدواج در حرام بيفتد ازدواج بر او واجب است.
مسأله 2024ـ به واسطه عقد ازدواج زن و مرد به هم حلال مى شوند و آن بر دو قسم است: ازدواج دائم که هميشگى است و زنى را که به اين عقد در مى آيد «دائمه» گويند و ازدواج موقّت که براى مدّت معيّنى عقد زناشوئى مى بندند، خواه اين مدّت کوتاه باشد يا طولانى و آن را «متعه» و «صيغه» نيز مى نامند.
مسأله 2025ـ در عقد ازدواج خواه دائم باشد يا موقّت، خواندن صيغه لازم است و رضايت طرفين به تنهايى کافى نيست و صيغه عقد را طرفين يا وکيل آنها مى توانند بخوانند.
مسأله 2026ـ وکالت مرد از طرف زن، يا زن از طرف مرد، براى خواندن صيغه مانعى ندارد.
مسأله 2027ـ هرگاه زن و مردى به کسى وکالت داده اند صيغه عقد آنها را بخواند تا يقين نکنند که وکيل صيغه را خوانده بر يکديگر حلال نمى شوند، ولى اگر وکيل مورد اعتماد باشد و بگويد خوانده ام کافى است.
مسأله 2028ـ هرگاه زن، کسى را وکيل کند که او را مثلاً براى ده روز يا دو ماه به عقد مردى درآورد و ابتداى آن را معيّن نکند بايد آغاز آن را از روز و ساعتى که عقد مى کند قرار دهد.
مساله 2029ـ احتیاط مستحب آن است که یک نفر از سوى دو همسر صیغه عقد را نخواند، یعنى دو طرف عقد دو نفر باشند.
مسأله 2030ـ براى خواندن صيغه عقد دائم کافى است که زن بگويد: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِي عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (يعنى خود را به همسرى تو درآوردم به مهرى که معيّن شده) و مرد هم بعد از آن بگويد: «قَبِلْتُ التَّزْويجَ» (يعنى قبول کردم اين ازدواج را) و اگر ديگرى را براى اين کار وکيل کنند کافى است که وکيل زن بگويد: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتي مُوَکِّلَکَ عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (موکّله خودم را به همسرى موّکل تو با مهر معلوم درآوردم) وکيل مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ لِمُوَکِّلي هَکَذا» (من نيز همين گونه از طرف موکّل خودم قبول کردم).
مسأله 2031ـ براى خواندن صيغه عقد موقّت کافى است بعد از آن که مدّت و مهر معيّن شد، زن بگويد: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِي فِى الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (من خودم را به همسرى تو در مدّت معيّن با مهر معيّن درآوردم) مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ» (قبول کردم) يا اين که وکيل زن بگويد: «مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِي مُوَکِّلَکَ فِى الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (موکّله خودم را به ازدواج موکّل تو در مدّت معيّن با مهر معيّن درآوردم) وکيل مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ لِمُوَکِّلِي هَکَذا» (قبول کردم براى موکّل خودم همين طور).
مسأله 2032ـ عقد ازدواج شرايطى دارد از جمله:1ـ احتياط آن است که صيغه آن به عربى صحيح خوانده شود، ولى در صورتى که مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى بخوانند مى توانند به زبان خود بخوانند و گرفتن وکيل براى خواندن صيغه به زبان عربى واجب نيست، ولى بايد لفظى بگويند که معنى همان صيغه عربى را بفهماند.2ـ کسى که صيغه را مى خواند بايدقصد انشاء داشته باشد يعنى قصدشان اين باشد که با گفتن اين الفاظ همسرى در ميان آن دو برقرار گردد، زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد اين معنى را قبول کند، وکيل نيز بايد چنين قصدى را داشته باشد. 3ـ کسى که صيغه عقد را مى خواند بايد عاقل و احتياطاً بالغ باشد هر چند از طرف ديگرى وکيل باشد.4ـ ولى يا وکيل در اجراى صيغه عقد بايد زن و شوهر را معيّن کند، بنابراين اگر کسى چند دختر دارد نمى تواند به مردى بگويد : «زَوَّجْتُکَ اِحْدى بَناتي» (يکى از دخترانم را به همسرى تو درآوردم).5ـ زن و مرد بايد از روى اختيار به ازدواج راضى باشند ولى اگر يکى از آن دو ظاهراً با کراهت اجازه مى دهد، امّا مى دانيم قلباً راضى است عقد صحيح است.6ـ صيغه عقد بايد صحيح خوانده شود و اگر طورى غلط بخوانند که معنى آن را عوض کند عقد باطل است، امّا اگر معنى عوض نشود اشکالى ندارد.
مسأله 2033ـ کسى که دستور زبان عربى را نمى داند ولى کلمات عقد را صحيح ادا مى کند و معنى آن را نيز مى داند عقد او صحيح است.
مسأله 2034ـ اگر عقد زنى را براى مردى بدون اجازه آنها بخوانند و بعداً آنها راضى شوند و اجازه دهند عقد صحيح است.