صلح تعلیقی
تعریف صلح تعلیقی چیست؟
عقد صلحى است كه بر انجام كار يا پرداخت مال توسط طرفين صلح و يا يكى از آن دو، معلق گشته است.
عقد صلحى است كه بر انجام كار يا پرداخت مال توسط طرفين صلح و يا يكى از آن دو، معلق گشته است.
سازش طرفين ـ اينكه كسى مال يا حق خود را براى توافق و سازش به ديگرى واگذار كند. (عقدى است كه طى آن طرفين رضايت خود را بر تمليك مال، بخشيدن قرض يا اسقاط حق و ... اعلام مىكنند). انواع آن: صلح معوض، صلح غیر معوض و صلح تعلیقی.
اگر انسان با ديگرى در امرى كه مورد اختلاف است يا امكان دارد مورد اختلاف و نزاع واقع شود سازش كند كه مقدارى از مال يا منفعت يا حقّ خود را به ديگرى واگذار نمايد، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد و اين واگذارى بدون عوض باشد «صلح غيرمعوّض» نام دارد و صحيح است.
ارجاع طلبكار به شخص ثالث براى دريافت طلبش را حواله میگویند. و به عبارتی حواله عقد یا قراردادی است که بهموجب آن، دین از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالث انتقال مییابد.
هرگاه انسان مال خود را در اختيار ديگرى بگذارد كه از آن استفاده كند و چيزى هم از او نگيرد، آن را «عاريه» گويند.
خمس در اصطلاح فقهی، به معنای پرداخت یکپنجم مازاد درآمد سالانه و برخی موارد دیگر مانند معدن و گنج با شروطی که در فقه آمده است؛ بنابراین هرگاه انسان از طریق زراعت یا صنعت یا تجارت یا از طریق کارگری و کارمندی در مؤسسات مختلف درآمدی به دست آورد، چنانچه از مخارج سال او و همسر و فرزندان و سایر کسانی که نفقه آنها را میدهد زیاد آید، باید خمس (یکپنجم یا بیست درصد) آن را بپردازد.
خمس یکى از عبادات مالى است که تحت شرایط ویژهبر افراد خاصی واجب میشود. خمس پشتوانه مطمئن و مناسبى براى بیتالمال مسلمین است که قسمتى از خلأ اقتصادى موجود در جامعه اسلامى را پر نموده و بودجه موردنیاز فعالیتهایی که جنبه دینى دارد را تأمین میکند.
اگر نماز در وقت خودش خوانده میشود، در اصطلاحِ احکام گویند: نماز (ادا) است و اگر نماز بعد از گذشتن وقت خوانده شود، در اصطلاح گویند: نماز (قضا) شده است.
به کسی که چیزی را وقف می کند واقف گفته می شود.
مال وقف شده را موقوفه گویند.
كسانى كه به نفع آنها وقف شده است.