معاملات مدیون با قصد اضرار به طلبکاران
آیا صحّت عقد در اباحه اتلاف به غیر توسط مدیون محجور صحیح است؟
معاملات محاباتیّه، مدیون که سبب ضایع شدن حقّ طلبکاران مى شود، جایز نیست; و حتّى صحّت معامله دیگر در صورت ضایع شدن حق طلبکاران نیز مورد اشکال است.
معاملات محاباتیّه، مدیون که سبب ضایع شدن حقّ طلبکاران مى شود، جایز نیست; و حتّى صحّت معامله دیگر در صورت ضایع شدن حق طلبکاران نیز مورد اشکال است.
در صورتى که به حکم حاکم شرع محجور نشده باشد معاملاتش در هر حال نافذ و صحیح است ولى اگر موجب سلب قدرت از اداى دِین شود حرام است.
در فرض سوال چنین کسى سفیه است و حقّ دخالت مستقیم در اموالش را ندارد و فرزندان وی حقّ شکایت به محاکم قضایی را دارند و نیز حاکم شرع و کسانى که از طرف او براى این گونه کارها مأذون هستند در مواردى مانند مورد فوق مى توانند مستقیما بدون وجود شاکی دخالت کنند و اقدامات لازم را به عمل آورند.
بله ولی احتیاط آن است که تصرفاتی که موجب ضایع شدن حق طلبکاران میشود را انجام ندهد.
حالتی که باعث ممنوعیت از تصرف در اموال شود.
کسی که از تصرف در اموال ممنوع شده باشد
انسان مىتواند قبل از مرگ خود خواه صحيح و سالم باشد يا بيمار هرقدر از مال خود را بخواهد، به ديگرى ببخشد، يا جنسى را ارزانتر از قيمت بفروشد، يا به مصرف خود و عيال و ميهمان برساند بهشرط اینکه کاملاً هوشیار باشد.
بچه نابالغ حقّ تصرّف در مال خود را ندارد و نشانه بلوغ يكى از سه چيز است: «اوّل» در پسران كامل شدن 15 سال قمرى و وارد شدن در 16 سالگى است؛ و در دختران كامل شدن 9 سال قمرى و وارد شدن در 10 سالگى است و با توجه به اینکه هرسال شمسى 11 روز بيشتر از سال قمرى است بنابراین با محاسبه اين تفاوت و احتساب سال كبيسه، زمان بلوغ در پسران به سال شمسى حدوداً 14 سال و 6 ماه و 20 روز و زمان بلوغ در دختران 8 سال و 8 ماه و 25 روز مىباشد «دوم» بيرون آمدن منى «سوم» روييدن موى درشت بالاى عورت لازم به ذکر است که درشت شدن صدا و روييدن موى درشت در صورت و پشت لب و مانند آن، دليل بر بلوغ نيست، مگر اينكه از اين راه يقين به بالغ شدن حاصل شود.
بلوغ و رشد ملازم یکدیگر نیستند و غالباً رشد بعد از بلوغ است.
«ديوانه» و «سفيه» يعنى كسى كه مال خود را بيهوده مصرف مىكند و توانايى بر نگهدارى و معامله ندارد، حق ندارند در مال خود تصرّف كنند بلكه بايد زير نظر ولی آنها باشد.
كسى كه ورشكست شده يعنى بدهكارى او بيش از سرمايه موجود اوست و طلبكاران از حاكم شرع خواستهاند كه او را از تصرّف در اموالش ممنوع كند در صورت صدور این حکم از طرف حاكم دیگر حق تصرف در اموال خود را ندارد.
كسى كه گاهى عاقل و گاهى ديوانه است تصرّفى كه در موقع ديوانگى در اموال خود مىكند صحيح نيست.