فوت همسر در عده طلاق خلع
هرگاه زنى از شوهر خود بصورت خُلع طلاق گرفته باشد و قبل از پایان مدّت عدّه طلاق شوهرش از دنیا برود، آیا چنین زنى عدّه وفات نیز دارد؟
در این گونه موارد که طلاق، طلاق بائن است عدّه وفات ندارد، هرچند احتیاط بهتر است.
در این گونه موارد که طلاق، طلاق بائن است عدّه وفات ندارد، هرچند احتیاط بهتر است.
پشیمانى فایده ندارد و با رجوع کردن، آن زن همسر او مى باشد و اگر بخواهد جدا شود باید مجدّداً طلاق دهد.
زن مى تواند در بین عدّه طلاق خلع یا مبارات از بخشش خود برگردد و اگر بر گردد ( همه یا قسمتی از مابذل خود را دریافت کند) شوهر مى تواند رجوع کند و بدون عقد دوباره او را همسر خود قرار دهد.
در فرض سؤال، تابع نیستند و وطن پدر، وطن فرزند و وطن شوهر یا زن، وطن زن یا شوهر نیست. البته اگر در یکی از این چند حالت، در آنجا بماند، در حكم وطن و نماز و روزه کامل است و نيازى بهقصد ده روز ندارد: 1 قصد سکونت طولانیمدت مانند یک سال یا بیشتر. 2 ماندن هفتهای حداقل سه روز در مدتزمان حداقل دو سال. 3 ماندن حداقل چهار ماه در سال (هرچند بهصورت پراکنده)، در مدتزمان سه سال و بیشتر.
اگر استمناء از طریق ملاعبه با همسر بوده باشد اشکالى ندارد؛ امّا اگر با خودش استمناء کند حرام است و در این مورد رضایت همسر ملاک نیست.
در فرض سؤال لازم است اطلاع بدهد.
برادر مقدّم است و بهتر این است که باهم مصالحه کنند.
الف :قاعده الزام شامل حال زن شیعه نمى شود و باید از شوهر وکالت بگیرد و مجدّداً طلاق را با شرایط آن جارى کند و اگر شوهر راضى به این کار نشود، حاکم شرع مى تواند اجازه طلاق او را صادر کند.ب: زن حقّ نفقه دارد، خواه به عنوان عدّه طلاق باشد یا بقاى زوجیّت.ج: مهریّه در هر صورت بر عهده زوج مى باشد، خواه طلاق بدهد یا ندهد.د: از نظر وظیفه شرعى زن، رجوع مانعى ندارد.
منظور از وطن محلي است که انسان آن را براي اقامت و زندگي خود انتخاب کرده، خواه در آنجا متولدشده باشد يا نه و خواه وطن پدر و مادرش باشد يا خودش آنجا را انتخاب کرده است. بنابراين به دنیا آمدن در جايي يا وطن والدين يا همسر بودن يا داشتن ملک و خانه دليل بر وطن شدن آنجا براي فرد نيست، مگر اینکه سالي چهار ماه در آنجا اقامت داشته باشد.
در فرض سؤال دایی پدری ارث نمیبرد و نصف ماترک میت به شوهر و نصف دیگر به خاله پدر و مادری میت به ارث میرسد.