حکم تعزیر زن و مرد در صورت دستگیری قبل از برقراری ارتباط نامشروع
مرد و زنى براى انجام عمل نامشروع در منزلى اجتماع کرده اند; ولى قبل از این که مرتکب عمل مذکور شوند دستگیر شده اند، آیا تعزیر مى شوند؟
اگر هیچ گونه اقدامى نکرده باشند باید به نهى از منکر قناعت کرد.
حکم تعزیر بابت خلافکاری زوج
آیا زوج را مى توان به علّت خلافکاری هایش، تعزیر نمود؟
زوجه مى تواند به حاکم شرع شکایت کرده و براى زوج در برابر خلافکاری هایش تقاضاى مجازات کند.
مجازات مهاجم بابت خسارات وارد شده به مدافع توسط خودش
چنان چه شخصى در مقام دفاع از خود، مجبور شود كه صدمه بدنى به خود وارد كند، يا موجب مرگ خود گردد، مسئوليّت مرگ مدافع، يا صدمات وارده بر عهده كيست؟ به عنوان مثال اگر براى فرار از تجاوز جنسى خود را به شيشهاى بزند و مجروح شود، يا در اثر پريدن از بلندى پاى او بشكند، يا فوت نمايد، چه كسى ضامن است؟در این فرض آيا بين صورتى كه راه فرار منحصر در آنچه انتخاب كرده بوده، و موردى كه راه ديگرى براى فرار وجود داشته، ولى شخص مورد هجوم در اثر ترس يا عجله از اين طريق اقدام نموده، تفاوتى وجود دارد؟
در صورتى كه شخص مهاجم او را هُل داده، يا سبب جراحت، يا سقوط از بلندى شده، او مسئول است، ولى اگر خودش براى نجات خود چنين كارى كرده، ديه يا قصاص بر كسى نيست؛ هر چند مهاجم تعزير شديد دارد و این که در فرض فوق چنانچه راه فرار منحصر در آنچه انتخاب كرده بوده یا نه از نظر ديه فرقى نمىكند، ولى از نظر تعزير تفاوت دارد.
تعزیر ماما بابت فوت بیمار در اثر عدم ارجاع به متخصص
پزشکى قانونى در تعیین علّت فوت یک خانم باردار چنین نظر داده است: «چون ماما مى بایست طبق مقرّرات زائو را به پزشک متخصّص معرّفى نماید، و این امر صورت نگرفته، 20% مقصّر است.» آیا دادگاه مجاز به محکوم نمودن ماما به لحاظ عدم راهنمایى زائو به پزشک متخصّص به میزان فوق مى باشد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا ماما باید دیه جنین را نیز به همان نسبت بپردازد؟
شخص ماما تنها مستحق تعزیر است; و ممکن است تعزیر مالى انتخاب شود.
تعزیر نبودن تراشیدن سر
آیا می توان زن یا مردی که مرتکب گناهی شده را به عنوان تعزیر یا علاوه بر تعزیر، سر او را تراشید؟
تراشیدن سر مطلقاً جزء تعزیرات نیست و باید راه دیگرى را براى تعزیر، مانند جریمه نقدى یا زندان یا مجازات بدنى، انتخاب کرد; ولى در زندانها گاه براى ملاحظه مسائل امنیّتى سر متّهمین را مى تراشند، و این مربوط به عناوین ثانویّه است.
حکم تعزیر بابت ارتکاب بیع فضولی
با توجه به این که در مورد بيع فضولى كه فرمودهايد: «بايع اگر بدون اجازه مبيع را به تصرّف مشترى دهد مستحقّ تعزير است» آیا اين كه بيع ممكن است به توقّع اجازه، نه با سوء نيّت و كلاه بردارى باشد و نیز اين كه به قول اكثر فقها بيع رأساً هم باطل نيست.تاثیری در برداشته شدن تعزیر ندارد؟
تحويل دادن اموال مردم به ديگران بدون وكالت يا بيع قطعى جايز نيست، هر كس اين كار را بكند مرتكب گناه كبيره شده، هرچند به توقّع اجازه بوده باشد. و هر گناه كبيره اى تعزير دارد و بيع فضولى صورت بيع است، نه حقيقت بيع. و به تعبير ديگر، مانند جسم بى روح است و اگر كسانى مى گويند باطل نيست يعنى قابليّت دارد كه اين جسم بى روح با اجازه، روح پيدا كند.
اختیار حاکم شرع در تخفیف مجازات افراد زیر هجده سال
با توجّه به اختیارات دولت اسلامى، آیا مى توان در مجازات پسر یا دختر کمتر از 18 سال تخفیف قائل شد؟
در تعزیرات تخفیف به دست حاکم شرع است، و همچنین در مواردى که حد از طریق اقرار ثابت شود نه از طریق بیّنه، و مجرم نادم باشد.
حکم شرعی اخذ جریمه دیرکرد قبوض خدماتی
جریمه و دریافت تصاعدی مبلغ قبض آب و برق و نظایر آنها در صورت تاخیر و دیر کرد در پرداخت چه حکمی دارد ؟ و آن را به چه کسی باید پرداخت؟
اگر به عنوان تعزیر در برابر تأخیر در پرداخت دین باشد (در فرض عدم اعسار) مانعی ندارد ولی مبلغ آن جریمه متعلق به بیت المال است.
میزان تعزیر در جرائم فاقد حدّ شرعی
چنانچه تعزیر، علاوه بر تازیانه مصادیق دیگرى داشته باشد; (مانند: حبس، جزاى نقدى، لغو جواز کسب، ابطال گواهینامه رانندگى، محرومیّت از مشاغل دولتى، ثبت سوء سابقه و مانند آن) با توجه به این مطلب آیا تعبیر «التعزیر دون الحد» فقط در خصوص تازیانه رعایت مى شود، یا شامل دیگر موارد مذکور نیز مى شود؟ در صورت شمول به موارد دیگر، ملاک «دون الحدّ» چه مى باشد؟
تعبیر به «دون الحد» در غیر موارد حدود معنا ندارد; ولى واضح است که باید تعزیر تناسب عقلایى با جرم داشته باشد.
حکم تعزیر بابت نپرداختن نفقه همسر
با توجه به این که اگر زوج حقوق زن را از قبيل نفقه نپردازد ابتدا حاكم زوج را الزام مىكند و در صورت عدم تأثير او را تعزير مىنمايد مراد از الزام صدور دستور قضايى است، يا صدور حكم به الزام؟
منظور اين است كه حاكم شرع او را مجبور مىكند كه نفقه زن را بپردازد و هرگاه ترتيب اثر ندهد او را تعزير كند.
بررسی تخفیف مجازات در افراد بالغ کمتر از هجده سال
از آن جا که در قوانين جزايي کشور ما و اکثر کشورها اطفال کساني هستند که بيش از 6 سال تمام و تا 18 سال تمام سن دارند و بايد طبق قانون در دادگاه اطفال به جرايم آن ها رسيدگي شود آيا حاکم شرع در محاکم قضايي ميتواند در احکام کيفري اين افراد که از نظر شرعي بالغ هستند ولي زير سن قانوني 18 سال هستند تخفيفاتي قايل شود یا حاکم شرع ميتواند با توجه به عناوين ثانويه (پيشگيري از وهن اسلام و نظام اسلامي و نيز جلوگيري از بهانه جويي سازمان هاي بين المللي و معاندين اسلام و نظام اسلامي و به منظور عمل اجمالي به تعهدات بين المللي) در بعضي از مجازات هاي اين دسته، تخفيف قايل شود و در موارد مذکور بين حد و قصاص و نیز بين پسر و دختر تفاوتي وجود دارد؟
سن قانونی پسر و دختر از نظر اسلام همان است که در رساله ها آمده است، منتها برای شمول قوانین جزایی نسبت به نوجوانان کم سن و سال، لازم است حد نصاب رشد عقلی در زمینه مسایل جزایی احراز شود و اگر در مواردی مشکوک باشد حدود و قصاص مشمول قاعده درء است و اماّ در مورد عناوین ثانویه چنانچه واقعاً و به طور دقیق احراز شود که تعمیم قانون شرع نسبت به افرادی که فوق سن بلوغ شرعی و زیر سن 18 سال قرار دارند سبب وهن اسلام در جهان خارج می شود، می توان برای آن ها تخفیفاتی قایل شد، اضافه بر این، بسیاری از حدود از طریق اقرار اثبات می شود و دست قاضی در این گونه موارد باز است و همچنین در مورد تعزیرات.