ادّعاى اختلال فکرى واقف
اگر واقف بعد از وقف کردن، ادعا کند که هنگام وقف اختلال فکری داشته آیا چنین ادعایی پذیرفته می شود؟
ادّعاى اختلال فکرى بدون دلیل و شاهد پذیرفته نیست.
ادّعاى اختلال فکرى بدون دلیل و شاهد پذیرفته نیست.
بايد توجه داشت كه لزومى ندارد واقف خودش متولّى باشد مگر اينكه در ضمن وقف شرط كند والاّ واقف بعد از وقف ديگر تسلّطى بر موقوفه ندارد و اگر خود او متولّى باشد نمى تواند متولّى بعد از خود را تعيين كند مگر اينكه باز هم در ضمن وقف شرط كرده باشد. واگر متولّى در ضمن وقف تعيين نشده باشد اين وظيفه حاكم شرع است كه شخصى را براى تولّى امور وقف تعيين كند و ديگران تسلّطى براى معيّن كردن اين شخصى ندارند.
تا ممكن است بايد با كمك گرفتن از اهل خبره و اطّلاع، جمع ميان بناى مسجد و حفظ آثار فرهنگى شود و اگر ممكن نشد، اولويّت با مسجد است.
در صورتی که شرایط لازمه حاصل شود مانعی ندارد.
تفاوتی میان وقف مسلمان و زرتشتی نیست.
وقف كننده بايد بالغ و عاقل و داراى قصد و اختيار باشد و شرعاً حق تصرّف در اموال خود را داشته باشد، بنابراين انسان سفيه يا بدهكارى كه حاكم شرع او را از تصرّف در اموالش منع كرده اگر چيزى از اموال خود را وقف كند صحيح نيست.