حضور افراد مبتلا به بیماری واگیردار در مکان های عمومی
در خصوص افراد مبتلا به علائم بیماری های حاد ویروسی و واگیردار، نسبت به حضورشان در مجامع و مکان های عمومی حکم چیست؟
چنین افرادی از حضور در مجامع و مکان های عمومی باید خودداری کنند و در صورتی که این کار سبب ابتلای دیگران به بیماری خطرناک منتهی به مرگ شود دیه تعلق می گیرد و آن کس که باعث شده، باید دیه را بپردازد و اگر فقط هزینه درمانی سنگینی دارد آن را باید بپردازد.
ديه جدا کردن عضو از میت جهت پيوند
اگر نياز به عضوى از اعضاى مرده باشد، و آن را از بدن او جدا كنند، آيا ديه دارد؟ ديه آن چه مقدار است؟ چه كسى بايد بدهد؟ به چه كسى تعلّق مى گيرد؟ در صورت ثبوت ديه، آيا بين مسلمان و كافر از يك طرف، و كافر ذمّى و غير ذمّى از سوى ديگر، فرقى هست؟
در چنين صورتى احتياط پرداخت ديه است. و بايد در راه خيرات براى آن ميّت صرف شود، و حربى ديه ندارد.
طهارت و نجاست عضو پیوندی از کفار
اگر عضوى از بدن ميّت غير مسلمان، به بدن مسلمانى وصل شود، ولى روح در آن حلول نكند، لمس آن چه حكمى دارد؟
چنانچه عرفاً جزء بدن كسى كه به او پيوند زده شده محسوب شود، پاك است.
تیمم کردن کسی که یک دستش کامل قطعشده
كسى كه یکدست او بهگونهای قطعشده است كه ذراع هم باقى نمانده و دست ديگر او سالم است، چگونه بايد تيمّم نمايد؟
دست سالم را روى خاك مىزند و با آن صورت را مسح میکند، سپس پشت دست را به روى خاك مسح میکند.
لزوم عمل کردن به توصیه های بهداشتی
عمل نکردن به توصیه های بهداشتی در زمان گسترش بیماری های واگیردار و ویروسی که از طرف دولت و دستگاه های مربوطه، دستورالعمل های بهداشتی صادر میگردد، چه حکمی دارد؟
باید تا آنجا که می توانند مسائل بهداشتی را رعایت کنند. و در صورتى که از حدّ معمول و متعارف پزشکى کمتر رعایت کنند، و بیم انتقال بیمارى برود، موجب ضمان است.
اهداء عضو فرد مسلمان به غیرمسلمان
آيا برداشتن قطعهای از استخوان يا عضله شخص مسلمان «با رضايت يا بدون رضايت وى» براى استفاده در بدن شخص غیرمسلمانى كه دشمنى با مسلمانان ندارد جايز است؟
اگر با اجازه بردارند و اين كار براى شخصى كه از او برمیدارند خطر جانى يا نقص عضو مهمی نداشته باشد و مسلمانی نیاز ندارد و پیوند گیرنده غیرمسلمان کافر حربی نیست و ضرورتی وجود دارد مانعی ندارد.
کالبدشکافی در مرگهای مشکوک
كالبدشكافى در مرگهای مشكوك براى تشخيص جرم چه حكمى دارد؟
درصورتیکه كشف جرم براى احقاق حق و يا دفع فساد و نزاعى باشد كالبدشكافى اشكال ندارد.
پیوند عضو کسی که مرگ مغزی شده
تعدادى از بيماران به دليل ضايعات مغزى غیرقابلبازگشت، فعالیتهای قشر مغز خود را ازدستداده و در حالت اغماى كامل بوده و به تحريكات داخلى و خارجى پاسخ نمیدهند، ضمناً فعالیتهای ساقه مغز خود را نيز ازدستداده، فاقد تنفّس و پاسخ به تحريكات متفاوت نورى و فيزيكى میباشند. در اینگونه موارد احتمال بازگشت فعالیتهای مورداشاره، مطلقاً وجود نداشته و بيمار داراى ضربان خودكار قلب بوده، كه ادامه اين ضربان هم موقّتى و تنها به كمك دستگاه تنفس مصنوعى به مدّت چند ساعت و حدّ اكثر چند روز مقدور است. اين وضعیت در اصطلاح پزشكى مرگ مغزى ناميده میشود; از طرفى نجات جان عدّه ديگرى از بيماران منوط به استفاده از اعضاى مبتلايان به مرگ مغزى است. با عنايت به اينكه اين اشخاص فاقد تنفّس، شعور، احساس و حركت ارادى هستند و هیچگاه حيات خود را بازنمییابند. لطفاً به سؤالات زير پاسخ دهيد:۱. در صورت احراز شرايط فوق، آيا میتوان از اعضاى بدن آنها براى نجات جان بيماران ديگر استفاده كرد؟۲. آيا صرف ضرورت نجات جان مسلمانان نيازمند به پيوند عضو، براى جواز قطع عضو كافى است، يا اذن قبلى و وصیت صاحب عضو نيز لازم است؟۳. آيا در صورت جواز قطع اعضا ديه، ثابت است، يا ساقط میشود؟۴. در صورت ثبوت ديه، پرداخت آن بر عهده كيست؟ پزشك يا بيمار؟۵. موارد مصرف ديه مذكور كدام است؟
۱. در موارد مرگ مغزى، بیصورتی كه در بالا ذكر شد، اگر موضوع قطعى و يقينى باشد، چنان فردى در اینگونه احكام مانند ميّت است (هرچند پارهاى از احكام ميّت مانند غسل و نماز و کفنودفن و غسل مسّ ميّت بر او جارى نمیشود) بنابراين برداشتن اعضاى او براى نجات جان مسلمانان مانعى ندارد.۲. در مواردى كه عضو را بعد از مرگ كامل برمیدارند و نجات جان ديگران منوط به آن است، اذن قبلى يا اجازه بازماندگان لازم نيست، هرچند بهتر است.۳. در مورد جواز قطع اعضا، احتياط دادن ديه است.۴. بر عهده كسى است كه عضو را قطع كرده است.۵. دركارهاى خير براى ميّت مصرف میشود.