کمبود وسایل جراحی در اتاق عمل
نبودن وسایل جرّاحى، يا كم بودن آن در اتاق عمل، ممكن است باعث مرگ بيماران شود. آيا تهيّه اين وسایل واجب است؟
بر حكومت اسلامى لازم است وسایل را فراهم كند. همچنين بیمارستانهای خصوصى، هرگاه بيمارى را پذيرش كنند، بايد وسایل را فراهم سازند.
خسارت به بیمارستان دولتی با تبلیغات خلاف واقع
مواردى پیشآمده كه پزشكان معالج يا ساير كارمندان، بيماران مراجعهکننده به بیمارستانهای دولتى را با مطالب خلاف واقع مانند اینکه شما توسّط دانشجویان و انترنها درمان و عمل میشوید، يا بايد در نوبت طولانىتر قرار بگيرد و مانند آن، آنها را به بخش خصوصى هدايت میکنند، ضرر و زيان وارده به دستگاههای دولتى در اين موارد، توسّط افراد فوقالذکر چه حكمى دارد؟
اين كار حرام است و ضمان دارد.
عيوب و بیماریهای قابلدرمان
مواردى كه قبلاً بيان میشد كه مرد میتواند عقد را به هم زند، مانند بيمارى برص (ويتيليگو)، نقص مادر زادى، افضا، موانع مقاربت (مانع استخوانى يا پرده پوستى و مانند آن) همگى امروزه با درمان قابلرفع است. حال چنانچه مردى پس از ازدواج متوجّه موارد مذكور گردد، آيا بازهم اختيار بر هم زدن عقد را دارد؟
چنانچه به سهولت قابل معالجه بوده باشد و زن با هزينه خود اقدام به درمان نمايد، خيار فسخ جارى نيست.
قطع کردن اکسیژن نوزاد در حال کما
من پدر نوزادی هستم هفتروزه که از روز تولد در کما به سر میبرد. دکترها میگویند که در صورت بهبود دچار مشکل معلولیت میشود. پیشنهاد آنان این است که با رضایت پدر او را از دستگاه جدا کنند. این کار چه حکمی دارد؟
قطع کردن دستگاه اشکال دارد ولی اگر دستگاه پایان مییابد در فرض سؤال تجدید آن لازم نیست.
معنای حق اولویت برای صاحبان جنین
معنای حق اولویت صاحبان جنین منجمد به چه معنا است؟
به این معنا است که می توانند قبل از دیگران از آن برای خود یا افراد مورد علاقه شان استفاده کنند.
معنای فسخ عقد
معناى فسخ عقد چيست؟
معناى فسخ اين است كه بگويد: «من عقد را فسخ كردم، يا به هم زدم» و به هر زبانى باشد كافى است.
سقطجنین به خاطر سرطان مادر
معمول است كه در زنان حامله مبتلابه سرطان «مثلاً سرطان پستان» اگر سرطان از نوع پيشرفته باشد حمل در هر مرحلهای باشد سقط درمانى را انجام داده و به درمان مادر میپردازند؛ و اين كار از «دو نظر» اهمیت دارد: نخست اينكه حيات مادر درخطر است و ديگر اينكه با اجازه ندادن به ختم حاملگى هم مادر از بين میرود و هم فرزند بدون مادر بهجای میماند. بدینجهت اگر سرطان از نوع اولیه باشد و حاملگى در ماههای انتهايى، صبر میکنند تا جنين به حدّ قابليت زندگى برسد و سپس با عمل جرّاحى آن را زودتر از موعد از شكم خارج و تحت مراقبت ويژه او را بزرگ میکنند؛ و اگر حاملگى در ماههای اولیه باشد، سقط درمانى انجامشده و درمان سرطان هم صورت میپذیرد. البتّه در اين موارد سقط درمانى در صورتى انجام میپذیرد كه درمان اساسى سرطان براى جنين مضر باشد، مثل شیمیدرمانی. يا اشعه درمانى; آنچه در بالا آمد از منظر شرع چه حكمى دارد؟
اگر حيات مادر درخطر باشد و جنين ماههای اوّل را طى كند مانعى ندارد؛ و متولّد کردن بچه قبل از موعد و پرورش او با شرايط ويژه هم اشكالى ندارد.
ضامن بودن دندانپزشک در صورت ضرر
معالجات دندانپزشکی ممكن است با شكست يا كوتاهى عمر دندان همراه شود، حال اگر دندانپزشک سعى كافى و دقّت لازم را نموده باشد، ولى در حين یا پس از معالجه ضررها یا عوارضی به دندان و دهان برسد، چه حكمى دارد؟
هرگاه اینگونه ضررها طبيعى باشد و معمولاً در غالب موارد رخ میدهد، ضامن نيست. در غير اين صورت، اگر از مريض برائت نگرفته باشد، ضامن است.
تلقيح نطفه اجنبى با تخمک زن اجنبیه خارج رحم و انتقال آن به رحم زن
مردى عقيم، ولى زن او سالم و قدرت بارورى دارد. اگر اسپرم مرد ديگرى در آزمايشگاه با تخمك زن مذكور تركيب، سپس نطفه تركيب يافته در رحم زن نهاده شود، لطفاً بفرماييد:اولاً: آيا اين كار جايز است؟ثانياً: آيا اين امر زنا محسوب میشود؟ثالثاً: آيا مشخص بودن يا ناشناس بودن دهنده اسپرم در حكم مسئله تأثيرى دارد؟رابعاً: رابطه شرعى كودك با شوهر زن ازلحاظ ارث، محرمیت و نكاح چگونه خواهد بود؟خامساً: رابطه شرعى كودك با مرد صاحب اسپرم ازنظر ارث، محرمیت و نكاح چگونه است؟
اولاً: جايز نيست.ثانياً: زنا نيست; ولى از جهاتى شبيه زناست.ثالثاً: هيچ تأثيرى ندارد.رابعاً: رابطهای با او ندارد; جز اينكه فرزند طبيعى همسر اوست و با او محرم است.خامساً: بهمنزله فرزند نامشروع اوست كه محرم است; ولى از يكديگر ارث نمیبرند.
تغییر جنسیت صوری
مردى در اثر عدم تربيت صحيح و مراعات نكردن مسائل شرعى در خانواده، در كودكى لباس زنانه پوشيده و اکنونکه بزرگشده خود را زن میداند و با استفاده از داروهاى شيميايى حالات زنانه را در خود تقويت كرده و درخواست تغيير جنسیت دارد، آيا میتواند تغيير جنسیت بدهد؟
تغيير جنسیت صورى جايز نيست، ولى اگر جنسیت واقعى او خلاف آن است كه در او ظاهر است، تغيير آن جايز، بلكه گاه واجب است.
حکم ازدواج بعد از تغییر جنسیت
مردى به علّت اينكه درگذشته علاقه زيادى به بازى با دختران داشته و به جهت اينكه صاحب فرزندى در زندگى مشترك خود نگرديده و به خاطر لجبازى در برخى مسائل با دوستانش، تصميم به تغيير جنسیت میگیرد.وى بدون اطّلاع خانوادهاش، قريب به شش ماه داروهاى هورمونى زنانه مصرف كرده و جهت محكم نمودن تصميم خويش با روانشناسى مشاوره نموده است. ابتدا با طرح مسائلى دروغ در خانواده، از قبيل اينكه به گفته پزشكان «قلب من زنانه است» و مانند آن، قصد آمادهسازی زمينه اين كار را داشته است، پس از مدّتى با اغفال خانوادهاش موفّق میشود خانمش را طلاق دهد و در گام بعد براى اولین بار لباس زنانه پوشيده و با آراستن شكل ظاهرى خويش به شكل زنان به منزلشان میآید، كه با عکسالعمل تند والدين روبهرو میشود، ولى نهتنها عقبنشینی نكرده، بلكه تهديد مینماید كه اگر به آرزويش نرسد انتحار خواهد كرد؛ و بالاخره تغيير جنسیت داده و با تغيير نام خود با مردى ازدواج میکند. حكم اين مسئله چيست؟
تغيير جنسیت دو صورت دارد:گاهى صرفاً ظاهرى و صورى است; يعنى اثرى از آلت جنس مخالف نيست، بلكه فقط یک جرّاحى صورى انجام میگیرد و چيزى شبيه آلت جنس مخالف ظاهر میگردد، اين كار حرام است و بايد به شدّت از آن پرهيز نمود؛ و اگر ازدواجى بر اساس آن صورت گيرد حرام و باطل است و حدّ شرعى دارد.ولى گاه واقعى است، يعنى با جرّاحى كردن، عضو تناسلى مخالف ظاهر میگردد، اين كار ذاتاً جايز است و محذور شرعى ندارد، مخصوصاً در مواردى كه آثار جنس مخالف در او باشد; امّا چون اين جرّاحى نياز به لمس و نظر دارد، تنها در موارد ضرورت جايز است.