قضا شدن نماز در صورت جلوگیری از رفتن آبروی مؤمن
درجايي که اگر دير اقدام شود آبروي مؤمني ريخته میشود و نماز هم قضا میشود، کدامیک واجبتر است؟
اگر مسئله مهمی مربوط به مؤمن باشد نماز را در همان حالی که به دنبال کار میرود میخواند.
اگر مسئله مهمی مربوط به مؤمن باشد نماز را در همان حالی که به دنبال کار میرود میخواند.
اگر تا آخر نماز وقت داخل نشده باید اعاده نمایند و احتیاط واجب آن است که اطلاع دهد.
بنا را برطرفی که به ذهنش نزدیکتر است میگذارد و بعد از نماز مسئله را میپرسد اگر درست عمل کرده بود نماز او صحیح است و الا اعاده کند.
نماز باطل است و اگر مثلاً نماز ظهر را نخواند و وقت مخصوص نماز عصر داخل شد (یعنی تنها بهاندازه خواندن یک نماز چهار رکعتی تا غروب فرصت داشت) نماز ظهر قضا شده و باید بعدازآن قضا بخواند.
كسى كه بهاندازهیکرکعت نماز وقت دارد بايد تمام نماز را به نيّت ادا بخواند، بنابراین اگر بهاندازه پنج ركعت تا مغرب وقت داشته باشد نماز ظهر و عصر را به نيّت ادا بخواند و به همين ترتيب ساير نمازها.
تأخير انداختن نماز تا اين حد حرام است.
چنانچه يقين دارد عذرش تا آخر وقت برطرف میشود واجب است صبر كند و چنانچه يقين داشته باشد عذر باقى مىماند، صبر كردن واجب نيست، امّا اگر احتمال مىدهند برطرف شود احتياط واجب آن است كه صبر كند، مگر در مورد تيمّم كه میتواند در چنين صورتى در اوّل وقت نماز بخوانند.
انسان باید نماز را در وقت معیّن آن بخواند و اگر عمداً در وقت آن نخواند، گناهکار است و باید قضای آن را بجا آورد.
كسى كه مسائل نماز يا شکيات و سهويّات را نمىداند و احتمال مىدهد در نمازش پيش آيد بايد براى يادگرفتن اینها نماز را از اوّل وقت تأخير بيندازد، ولى اگر اطمينان دارد كه میتواند نماز را بهطور كامل تمام كند جايز است در اوّل وقت مشغول نماز شود.
نماز عصر را بجا آورد و نماز ظهر را قضا کند.
درصورتیکه مثلاً 5 رکعت به غروب داشته باشیم مانعی ندارد.
درصورتیکه هیچ راهى ندارد نماز را به همان صورت در حین کار انجام دهد و اگر آنهم میسّر نیست به چند تکبیر قناعت کند و بعداً قضا نماید.