نماز کسی که جهل بهحکم اعراض دارد
کسی که از وطن سابق خود اعراض عملی نموده ولی با جهل بهحکم، نماز را تمام بخواند چه وظیفهای دارد؟
باید تدریجاً نمازها را قضا نماید.
باید تدریجاً نمازها را قضا نماید.
اینگونه نیت کردن کفایت نمیکند و هرگاه قصد نداشته باشید به وطن اصلی برای اقامت مستمر در آینده نزدیک برگردید اعراض محسوب میشود.
اگر تصمیم داشته باشد که مثلاً 5 سال بازنگردد، اعراض حاصل میشود و گاهی عمل در حکم نیّت است، مانند جایی که این مدّت را بازنگشته است؛ هرچند تصمیم به اعراض نداشته است ولی اعراض عملی ثابتشده است.
در احکام وطن تفاوتی نیست ولی وطن اصلی با توجه به اینکه قوّت و قدرت بیشتری دارد اعراض ازآنجا مشکلتر است.
این مورد از مصادیق اعراض قهرى است؛ و همچنین نسبت به اولادشان تا زمانى که با آنها زندگى میکنند.
درصورتیکه زن قصد تبعيت از شوهر را در محل سکونت داشته باشد و زوج قصد رفتن به وطن زوجه را جهت سکونت مستمر نداشته باشد، نماز زوجه در وطن سابقش شکسته است مگر اينکه پس از ازدواج بهطور متوسط سالانه 3 يا 4 ماه در آنجا سکونت داشته باشد.
هرگاه انسان در محلی زندگى میکرده و وطن او بوده، چنانچه ازآنجا اعراض كند، يعنى ديگر قصد نداشته باشد در آنجا زندگى كند، هرچند گاهى بهعنوان مسافرت و ديدار بستگان و دوستان به آنجا برود، نمازش در آنجا شكسته است، خواه در آنجا ملكى داشته باشد يا نه و خواه اقوام و بستگانش در آنجا زندگى كنند يا نكنند، مگر اينكه قصد كند در آنجا ده روز بماند یا در سال، سه چهار ماه در آنجا اقامت داشته باشد. همچنين اگر انسان غير از وطن اصلى خود جاى ديگرى را براى زندگى انتخاب كند و شش ماه يا كمتر و بيشتر در آنجا بماند بعد، ازآنجا اعراض نمايد نمازش در آنجا شكسته است، خواه ملكى در آنجا داشته باشد يا نه.
هرگاه قصد بازگشت به وطن سابق را جهت سكونت مستمر داشته باشد نماز کامل و روزه صحیح است، ولى اگر عملاً مدّت طولانى گذشته (مثلاً پنج سال) و هنوز بازنگشته، اعراض عملى حاصلشده و نماز و روزهاش در آنجا شكسته است. البته چنانچه سالی سه الی چهار ماه، هرچند بهصورت پراکنده در آنجا سکونت داشته باشد، نماز کامل و روزه نیز صحیح است.
اعراض آن است كه مثلاً زندگیاش را از «يزد» به «قم» آورده و گاهى در حدود 5 روز يا 10 روز و امثال آن، رفتوآمد دارد يا مثلاً سالى يك ماه در شهرش میماند ولى زمانى كه از او میپرسند قصد دارى در اين مكان زندگى مستمر داشته باشى میگوید: «نه قصد زندگى ندارم» ولى قطع رابطه هم نمیکند، اين اعراض است، اعراض از زندگى مستمر.
كسى كه از وطنش صرفنظر كرده و میخواهد وطن ديگرى براى خود انتخاب كند بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند، مگر آنكه سفرش طولانى شود و جزء افراد خانه بدوش حساب شود.
هرگاه کسى اوّل وقت مسافر بوده و نماز را نخوانده و بعد به وطن یا جایى که قصد دارد ده روز بماند وارد شود باید نماز را تمام بخواند.
نمازي که در سفر بر طبق وظيفه شکسته خوانده، کافي و صحيح است و لازم نيست دوباره در وطن، بهصورت کامل آن را بخواند.