صدق حکم وطن با اقامت شبانه
اگر کسي بيشتر شب را نيز جايي بگذارند، آیا اقامت حساب میشود يا فقط بايد روز باشد تا با شب يک روز اقامت حساب شود؟
اگر به مدت طولانی ادامه پیدا کند همان حکم را دارد.
اگر به مدت طولانی ادامه پیدا کند همان حکم را دارد.
اگر محل خدمت حکم وطن آنها را داشته باشد و در آن محل سکونت میکنند نمازشان در آنجا کامل است و نيازي بهقصد ده روز ندارند و اگر در دوران خدمت، کثير السفر بوده و حداقل ده روز فاصلهایجادشده، در سفر اول نماز و روزه شکسته است ولي در سفرهاي آينده درصورتیکه ازنظر عرف، ادامه سفرهاي قبلي باشد حکم کثير السفر را دارند.
هرگاه انسان جايى را براى «محل اقامت» خود انتخاب كند بهطوریکه وقتى در آنجاست او را مسافر نمیگویند، خواه قصد اقامت دائم داشته باشد يا موقّت، حکم وطن را دارد، بنابراین در یکی از این سه حالت، آنجا در حكم وطن او است، نماز و روزه کامل است و نيازى بهقصد ده روز ندارد: 1 داشتن قصد سکونت طولانیمدت مانند یک سال و بیشتر2 ماندن هفتهای حداقل سه روز در مدتزمان حداقل دو سال3 ماندن حداقل چهار ماه در سال (هرچند بهصورت پراکنده) در مدتزمان سه سال و بیشتر. نکته: طبق روایات واردشده در احکام حج، در مورد کسی که یک سال در مکه میماند، او را مانند اهل مکه دانستهاند و مقیمی است که حکم توطّن را دارد؛ بهعبارتدیگر چنانچه با شرایط فوق در محلی بماند عرف آنها را مسافر نمیداند و معیار، صدق سفر است نه وطن؛ که در اینجا صدق سفر نمیکند (دقّت شود).
اگر انسان بدون قصد ماندن مستمر و بدون قصد رفتن درجایی، آنقدر بماند که مردم او را اهل آنجا بدانند، حکم وطن او را پیدا میکند.
هرگاه انسان در محلّى زندگى مى كرده و وطن او بوده، چنانچه از آنجا اعراض كند، يعنى ديگر قصد نداشته باشد در آنجا زندگى كند، هر چند گاهى به عنوان مسافرت و ديدار بستگان و دوستان به آنجا برود، نمازش در آنجا شكسته است، خواه در آنجا ملكى داشته باشد يا نه و خواه اقوام و بستگانش در آنجا زندگى كنند يا نكنند، مگر اينكه قصد كند در آنجا ده روز بماند یا در سال، سه چهار ماه در آنجا اقامت داشته باشد. همچنين اگر انسان غير از وطن اصلى خود جاى ديگرى را براى زندگى انتخاب كند و شش ماه يا كمتر و بيشتر در آنجا بماند بعد، از آنجا اعراض نمايد نمازش در آنجا شكسته است، خواه ملكى در آنجا داشته باشد يا نه.
هرگاه انسان در محلی زندگى میکرده و وطن او بوده، چنانچه ازآنجا اعراض كند، يعنى ديگر قصد نداشته باشد در آنجا زندگى كند، هرچند گاهى بهعنوان مسافرت و ديدار بستگان و دوستان به آنجا برود، نمازش در آنجا شكسته است، خواه در آنجا ملكى داشته باشد يا نه و خواه اقوام و بستگانش در آنجا زندگى كنند يا نكنند، مگر اينكه قصد كند در آنجا ده روز بماند یا در سال، سه چهار ماه در آنجا اقامت داشته باشد. همچنين اگر انسان غير از وطن اصلى خود جاى ديگرى را براى زندگى انتخاب كند و شش ماه يا كمتر و بيشتر در آنجا بماند بعد، ازآنجا اعراض نمايد نمازش در آنجا شكسته است، خواه ملكى در آنجا داشته باشد يا نه.
كسى كه از وطنش صرفنظر كرده و میخواهد وطن ديگرى براى خود انتخاب كند بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند، مگر آنكه سفرش طولانى شود و جزء افراد خانه بدوش حساب شود.
كسى كه از وطنش صرف نظر كرده و مى خواهد وطن ديگرى براى خود انتخاب كند بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند، مگر آنكه سفرش طولانى شود و جزء افراد خانه بدوش حساب شود.
نماز و روزه او در محل كار كامل است، البته اگر اين برنامه تا حدود چهار ماه ادامه يابد حكم كثيرالسفر را خواهد داشت و اگر بيش از اين مدت باشد مادامیکه براى كار به همين صورت به آن شهر رفتوآمد میکند، آنجا وطن دوم او محسوب میشود.
این گونه نیت کردن کفایت نمی کند و هرگاه قصد نداشته باشید به وطن اصلی برای اقامت مستمر در آینده نزدیک برگردید اعراض محسوب می شود.
اینگونه نیت کردن کفایت نمیکند و هرگاه قصد نداشته باشید به وطن اصلی برای اقامت مستمر در آینده نزدیک برگردید اعراض محسوب میشود.