تعریف طلاق خلع
طلاق خلع به چه معنا می باشد؟
زنى که مایل نیست با شوهرش زندگى کند، و بیم آن مى رود که ادامه همسرى آنها باعث گناه شود مى تواند مهر خود یا مال دیگرى را به او ببخشد که طلاقش دهد، این را طلاق خلع گویند.
زنى که مایل نیست با شوهرش زندگى کند، و بیم آن مى رود که ادامه همسرى آنها باعث گناه شود مى تواند مهر خود یا مال دیگرى را به او ببخشد که طلاقش دهد، این را طلاق خلع گویند.
شوهر می تواند خلع را بپذیرد یا نپذیرد و با رضایت طرفین طلاق خلع صحیح است.
با توجه به این که طلاق بائن بوده، این کار زنا محسوب می شود؛ ولی اگر جهل به مسأله داشته اند این عمل وطی به شبهه است و رجوع قهری محسوب نمی شود. بنابراین قابل ذکر است که تا زن رجوع به بذل نکند زوج حق رجوع ندارد، ولى زوج مى تواند با توافق زوجه، او را عقد جدید بنماید.
با توجه به آنچه نوشته اید، طلاق خلعى واقع شده و مرد نمى تواند برگردد مگر این که زن به ما بذل رجوع کند.
تعلیق در انشاء، در هر صورت خالى از اشکال نیست.
چنانچه بدون رجوع زن به مال الخلع و در پى آن رجوع زوج به زوجيّت باشد حرام است.
در صورتى كه عيوبى در مرد است در حدّى كه زن به عسر و حرج شديد مىافتد و آن عيوب در حدّى است كه عقلاً تنفّر زن را از مرد معقول و موجه مىشمارد در اين صورت حاكم شرع مىتواند به زوج پيشنهاد طلاق كند و اگر قبول نكرد اقدام به طلاق خلعى نمايد، بخصوص اين كه بيم افتادن زن در گناه نيز برود.
بذل منفعت با رعایت شرایط شرعی هم می تواند مال البذل قرار بگیرد.
در طلاق خلع هر مقدار باشد اشكال ندارد.
در صورتى كه مرد به وظايف خود عمل مىكند و خصوصيّات ومشكلات اخلاقى زوجه سبب عسر و حرج او شده، طلاق دادن او بدون رضايت شوهر جايز نيست ولى اگر عسر و حرج، به سبب رفتارهاى شوهر باشد، حاكم شرع مىتواند او را طلاق دهد.
لازم است زوج بپذيرد و در صورتي که زوجه در مشقت و عسر و حرج باشد حاکم شرع می تواند از طرف زوج مابذل را بپذيرد.
احتمال به گناه افتادن زن به تنهايى مجوز طلاق نيست بلكه تابع دو صورت فوق است.