دو بار گفتن تسبیحات اربعه
آیا دو بار گفتن تسبیحات اربعه مبطل نماز است؟
خیر باطل کننده نماز نیست.
خیر باطل کننده نماز نیست.
همین اندازه که عربى صحیح صدق کند کافى است.
رعایت حکم جهر و اخفات تنها در حمد و سوره واجب است و در ركعت سوم و چهارم نماز، حمد يا تسبيحات اربعه را واجب است آهسته بخوانند حتّى بسمالله را بنا بر احتیاط واجب، اما در بقیّه اذکار مختار هستند.
لازم نیست آنچه را علمای تجوید براى بهتر خوانى قرآن ذكر کردهاند رعايت كند، بلكه لازم است طورى بخواند كه بگويند عربى صحيح است هرچند رعايت دستورات تجوید بهتر است.
مد به مقدار لازم در طبیعت حروف نهفته است و نیاز به زحمت تازه ندارد، اما اضافه بر آنکه علمای تجویدی میگویند، جنبه تجویدی دارد و رعایت آن لازم نیست.
بین نماز واجب و مستحب فرقی نیست و کراهت دارد.
اگر بهقصد قربت مطلقه بگویند اشکالی ندارد ولی گاه ترک شود تا تصور نشود جزئی از نماز است.
سبب خروج از حالت نمازگزار نمیشود و انتخاب این سورهها گاه مستحب است.
اگر سهوی بوده و یا از روی جهل (جاهل قاصر باشد) باشد نماز صحیح است.
اگر قرائت مشهور در میان مسلمین باشد مانعى ندارد، ولى ازآنجاکه در زمان ما، مشهور همان قرائت عاصم مطابق روایت حفص است که در قرآنهای معمولى موجود است گرفتن از قرائات دیگران خالى از اشکال نیست.
پاسخ اجمالی:تمام اذکار و قرائتها بهقصد انشاء است بهجز سورهای که بعد از حمد میخوانند. پاسخ تفصیلی:در مورد اذکار و الفاظ نماز و قرائت حمد و غیره فهم معنا و قصد انشا نهتنها جایز، بلکه بسیار خوب است و در اینجا توجّه به چند نکته لازم به نظر میرسد:1 ـ شکی نیست که هدف از این الفاظ معانى آن است. هدف، تسبیح و تهلیل و حمد و ستایش خداست و این امر با قصد لفظ بدون قصد معنا حاصل نمیشود. حتّى به عقیده ما سوره حمد نیز چنین است. آیات و تعبیرات سوره حمد به خوبى نشان میدهد که از لسان بنده در برابر پروردگار است و این تصوّر که قصد انشا در آن با قصد قرآنیّت منافات دارد، اشتباه بزرگى است که باید از آن به خدا پناه برد، زیرا هدف سوره حمد را بهکلی از بین میبرد بهخصوص بعد از ملاحظه روایاتى که درباره سوره حمد آمده است.2 ـ شکی نیست که سوره توحید، یا سورههای دیگر که در نماز میخوانیم، از این امر مستثنى است؛ و هدف حکایت کلمات خداوند براى گرفتن پند و اندرز و تعلیم است (مثلاً هیچکس در «قُلْ هُوَ اللهُ اَحدٌ» قصد انشا نمیکند).3 ـ قصد معنا گاه تفصیلى است (مانند قصد خواص) و گاه اجمالى است (مانند آنچه عوام قصد میکنند.) عوام اجمالاً میدانند این کلمات، حمد و تسبیح و تمجید و ثنا و دعاست، ولى جزئیات آن را نمیدانند.4 ـ حق این است که قصد اجمالى کافى است و بر عوام لازم نیست که معانى الفاظ نماز را بهطور تفصیل بدانند، زیرا میدانیم اقوام زیادى غیر از اهل لسان وارد اسلام شدند که به غیر زبان عربى سخن میگفتند، اگر دانستن معانى تفصیلیّه قرائت و اذکار نماز واجب بود، باید در کلام پیغمبر اکرم (صلیالله علیه واله)، یا در روایات ائمّه (علیهمالسلام)، اشارهای به آن میشد. مخصوصاً بعضى امامان مانند حضرت امام رضا (علیهالسلام) که مدّتها در میان ایرانیان میزیستهاند.