مسئول اجرای حکم محارب
محارب، مهدورالدم مطلق است یا مهدورالدم نسبی؟
اگر منظور این است که چه کسی می تواند حکم را در حق او اجرا کند، این موضوع تنها توسط حاکم شرع قابل انجام است.
معیار شمول قاعده درء در حدود
معیار در عدم اجراى حد چیست؟ آیا شکّ در حلیّت، توهّم جواز عمل، صِرف ظنّ به اباحه، (و لو ظنّ غیر معتبر) یا عدم علم به حرمت معیار است؟
دلیل ثبوت حدّ یا قصاص باید حدّاقلِّ حجیّت نباشد; بلکه دلیل، هر چند ظنّى باشد، باید دلیل محکمى محسوب شود; به طورى که عرفاً صدق شبهه نسبت به آن نکند.
حکم تغییر شیوه مجازات حد به خاطر تبلیغات منفی بیگانگان
با توجّه به تبلیغات شدید رسانه هاى خارجى علیه حکومت اسلامى و دین مبین اسلام، اگر اجراى بعضى از حدود موجب وهن اسلام گردد، لطفاً بفرمایید:اوّلا: آیا مى توان از اجراى آن صرف نظر کرد؟ثانیاً : چه مجازاتى جانشین حدّ اجرا نشده خواهد شد؟ثالثا : در صورت جواز، تشخیص موهن بودن به عهده چه فرد یا افرادى خواهد بود؟
در فرض مساله، مى توان آن را به صورتى که این اثر را نداشته باشد انجام داد، و تشخیص آن با حاکم شرع و مراجع تقلید است; ولى نباید در برابر هر شعارى از سوى مخالفین تسلیم شد.
مفهوم مهدور الدم و شیوه اجرای حکم او
مهدور الدّم یعنى چه؟ ملاک در مهدور الدّم چیست؟ به طور کلّى چه گروهها، یا اشخاصى مهدور الدّم مى باشند؟ آیا ریختن خون اشخاص مهدور الدّم در هر شرایطى، حتى بدون اذن ولىّ امر و حاکم شرع جایز است؟
مهدور الدم از نظر مفهوم لغوى و فقهى کسى است که ریختن خونش جایز است. و گروه هاى مختلفى مشمول آن هستند; مانند قاتل عمد، مفسدین فى الارض، گروهى از محاربین و بعضى دیگر; ولى همیشه باید این کار با دقّت کافى و بررسى لازم و اجازه حاکم شرع صورت گیرد.
تسّری حکم عدم جواز تبعید زن در زنا به محاربه
آیا حکم عدم جواز نفى بلد زن در باب زنا را مى توان به تبعید زن در باب محاربه تسرّى داد؟
آرى مى توان تسرّى داد; زیرا فقها به دلایلى استناد جسته اند که آن دلایل عمومیّت دارد.
چگونگی اجرای حد و تعزیر زن بیمار و باردار
اگر زن مجردی به سبب ارتکاب عملی، حکم او تعزیر باشد و اکنون پس از ازدواج، در حالی که در دوران حمل به سر می برد و شوهرش نیز از این کار او مطلع نبوده، جرم او ثابت شده است، با توجه به اینکه این زن در حال حاضر مریض است و هم دوران حمل را سپرى مى کند و هم این که اگر تعزیر شود شوهر وى مطّلع گشته و ممکن است وى را طلاق دهد یا مفاسد دیگرى ایجاد مى شود، آیا در چنین مواردى مى توان سى ترکه نازک کنار هم گذاشت و به عنوان تعزیر با آن یک ضربه بر بدن او وارد کرد؟
در مورد بیمار مى توان به تعداد حد، چوبه روى هم گذارد و بر بدن او زد و در مورد زن حامل باید بعد از وضع حمل اجراى حد شود. امّا در مورد تعزیر مى توان به یک یا چند شلاّق هم قناعت کرد و تعزیر منحصر به شلاّق نیست و مى توان در این گونه موارد به وسیله توبیخ یا نصیحت به شرط این که امید اثر در آن باشد قناعت کرد.
حکم حبس شخص تبعیدی در صورت وجود مفسده
آیا در موارد خاصّى که تبعید به مفاسد دیگرى منتهى مى شود و یا در تبعید محارب که منجر به فرار او از محل تبعید شود مى توان تبعید را به حبس تبدیل نمود؟
در مواردى که تبعید تنها مجازات مجرم است، اگر راه حل منحصر به زندان باشد، مى توان او را در محلّ تبعید زندانى کرد.و نیز در صورتى که بیم فرار مجدد باشد، مى توان در محلّ تبعید او را زندانى کرد.
تبدیل یا تعلیق شلاق تعزیری و حدی
آیا در شرایطی که اجرای شلاق از حالات قدیم خارج شده و مغایر کرامت انسانی تلقی می شود می توان آن را معلق یا تبدیل کرد نمود ؟
در تعزیر تبدیل به زندان و جریمه مالی مانعی ندارد اما در حدود تبدیل جایز نیست مگر در موارد ضرورت به تشخیص حاکم شرع.
حکم تخفیف مجازات حدّ برای مجرم حافظ قرآن
اگر کسى حافظ کل و یا قسمتى از قرآن باشد و جرمى مرتکب شودکه موجب حد است، آیا حفظ قرآن سبب تخفیف و یا گذشت از حد مى شود؟
اگر اثبات عمل از طریق اقرار باشد، حاکم شرع مى تواند مجازات او را تخفیف دهد و یا صرف نظر کند و اگر از طریق بیّنه باشد، حکم مجازات به قوّت خود باقى است.
چگونگی اجرای مجازات تبعید
منظور از تبعید کردن چیست؟ آیا مراد تحت نظر قرار دادن در محلّ تبعید است، یا زندانى کردن وى در آن محل؟
منظور از تبعید کردن این است که در آن محل تحت نظر باشد، و زندانى کردن دلیلى ندارد.
نحوه اجرای مجازات حبس، شلّاق و قصاص نفس برای یک مجرم
شخصى به علّت ارتکاب سرقت ساده، سرقت مسلّحانه، و قتل نفس به دو فقره حبس تعزیرى (پنج سال و ده سال) و پنجاه ضربه شلاّق، و قصاص نفس محکوم مى گردد. با عنایت به قاعده جمع مجازاتها (مبنى بر این که اجراى هر کدام از مجازاتها باید به نحوى باشد که موجب زوال زمینه اجراى مجازات دیگر نگردد) مجازاتهاى فوق شرعاً چگونه باید اجرا گردد؟
در صورتیکه بتوانند تعزیر را تبدیل به تعزیر مالی کنند، که قابل جمع با قصاص است، اولویت دارد و در صورتیکه ممکن نباشد، چنانچه اولیای دم راضی به تاخیر قصاص شوند، تعزیر زندان مقدم است و اگر اولیای دم راضی نشوند، قصاص مقدم داشته می شود و شلاق در هر حال باید انجام شود.