وظیفه پزشک نسبت به معالجه بهایی
در صورت مراجعه کردن بهایی به پزشک آیا پزشک میتواند او را مداوا کند؟
مداوا کردن فرد بهایی با رعایت موارد طهارت برای پزشک مانعی ندارد.
مداوا کردن فرد بهایی با رعایت موارد طهارت برای پزشک مانعی ندارد.
اين مسئله دو صورت دارد: گاه براى طبيب خوف ضرر حاصل میشود، يعنى احتمال قابلتوجهی نسبت به زيان داشتن روزه براى او حاصل میشود، در اينجا میتواند همان را به بيمار منتقل كند، چنانچه بيمار از قول طبيبخوف ضرر پيدا كرد روزه را ترك میکند. صورت دوّم آن است كه احتمال ضعيف و کمرنگی باشد، در اينجا نمیتوان ترك روزه را به بيمار توصيه كند.
هرگاه بيمارى آنیک نفر خطر جانى دارد و بيمارى آن ده نفر خطرناك نيست، بايد اوّلى را مقدّم داشت.
معمولاً در اینگونه موارد راه سومى وجود دارد و آن اينكه با عبارات مناسبى از مريض و كسان او اجازه میگیرند و میتوان مطلب را براى بعضى از كسان او، كه روحيه بهترى دارند، بيان كرد. بنابراين ضرورتى ندارد كه همهچیز را با صراحت بگويد.
با توجّه به اينكه ضربههای روحى از يكسو و هزینههای درمان از سوى ديگر كاملاً متفاوت است، طبيب بايد آنطرف را اختيار كند كه صدماتش كمتر است.
درصورتیکه برفرض بیان واقعیت، ضربه سنگین و فوقالعادهای بر او وارد میشود، میتوان گواهی سلامت داد.
درصورتیکه از يافتن صاحبان آن مأيوس باشيد بايد آن را از طرف صاحب اصلى به نيازمندى صدقه دهيد.
درصورتیکه فروختن آن مخالف شئونات او نباشد و ساير شرايط نيز جمع باشد، مستطيع است.
اگر واقعاً اضطرار باشد و دسترسى به شخص مطلعی نباشد، میتواند به آنچه احساس ضرورت میکند عمل نمايد.
چنانچه در آن ساعت وظيفه خاصی نداشته باشند و اين كار مخالف ضوابط ادارى و كارى نباشد، اشكالى ندارد.
تنها در صورتى غسل مسّ ميّت واجب میشود كه تماس در بيرون از رحم صورت گيرد و خلقت جنين كامل شده باشد; يعنى بعد از چهار ماه.
درصورتیکه مطمئن باشيد در منزل شما كسى از آن سوءاستفاده نمیکند، مانعى ندارد.