حکم معلّق کردن پرداخت مهریه
آیا تعلیق مهریه مثلاً به قبول شدن در دانشگاه یا طلاق صحیح است؟
در فرض سؤال تعلیق صحیح نیست ولی عقد صحیح است و باید مهرالمثل پرداخت شود.
در فرض سؤال تعلیق صحیح نیست ولی عقد صحیح است و باید مهرالمثل پرداخت شود.
در فرض سؤال، زوجه میتواند تازمان دريافت مهريه ازتمكين خوددارى نمايد و اگر زوج قادر نيست، تقسيط میشود و با قسط اوّل بايد تمكين كند.
هرگاه اکراههای متعدّد بوده باشد مهرالمثل تكرار خواهد شد و معيار وحدت و تعدّد عرفى است؛ مثلاً اگر زنى را بهاجبار نزد خود بياورد و يك سال نگه دارد يك اكراه محسوب میشود و اگر امروز او را اكراه كرده و رها كند و روز ديگر مجدداً اكراه كند دو اكراه محسوب میشود
مهریه هم جنبه مادی دارد و هم جنبه معنوی و در واقع احترام و ارزشی برای زن است و مقدار آن تابع قرارداد است اما مهریه های گزاف از نظر اسلام پسندیده نیست و در صورتی که زن با اجازه شوهر کار می کند می توانند قرارداد مهریه را سبکتر ببندند.
درصورتیکه زن و مرد به هم اعتماد نداشته باشند بايد مهريّه را نزد شخص امينى بگذارند و زن تمكين كند بعد مهريّه را به او بدهند.
مهرالمثل حال است، مگر اینکه شخص مدیون قدرت بر پرداخت نداشته باشد که در این صورت تقسیط میشود.
اشکال شرعی ندارد و حق زن ضایع نمیشود زیرا خودش با آن موافقت کرده است.
در عقدنامهها مهریه را گاهی بهصورت عندالمطالبه و گاهی عند القدره والاستطاعه می نویسند که هر دو جایز است و اصرار بر عندالمطالبه هیچ دلیلی ندارد و اگر عندالقدره نوشته شود در شرایط فعلی بسیار بهتر است.
پرداخت مهریه به قیمت فعلی که قیمت کاذب است لازم نیست. شوهر میتواند مبلغی را علیالحساب بپردازد و هر زمان قیمت سکه به قیمت معقول رسید مطابق آن قیمت محاسبه کند.
اولویتی وجود ندارد و باید بدهی میت به تمام بدهکاران پرداخت شود و اگر بدهی بیشتر از مقدار اموال اوست به نسبت به طلبکاران تقسیم می شود.
در فرض سؤال باید آن را نگهدارند تا زمانی که حاضر به دریافت آن شوند.
هرگاه زوجه و کسان او طورى وانمود کنند که زن سالم است و درواقع سلامت زن بهصورت شرط در ضمن عقد درآید و بعداً کشف خلاف شود شوهر میتواند عقد را فسخ کند و اگر دخول نکرده، مهرى براى زن نیست و اگر قبل از آگاهى بر عیب دخول کرده است تمام مهر بر او لازم است و میتواند آن را از تدلیس کننده بگیرد و اگر تدلیس کننده زن باشد مهر او ساقط است.