حکم انجام یک قربانی به نیت چند نفر
آیا میتوان یک قربانی را به نیت چند نفر انجام داد؟
در قربانی مستحب اشکالی ندارد، همچنين چند نفر میتوانند باهم شريک شوند و يک حيوان قرباني کنند.
در قربانی مستحب اشکالی ندارد، همچنين چند نفر میتوانند باهم شريک شوند و يک حيوان قرباني کنند.
مصداق قربانى گوسفند يا بزرگتر از آن است.
اگر منظور از قربانی کشتن گوسفند بهعنوان رفع بلا و تقسیم گوشت آن در میان نیازمندان و مؤمنان برای رفع مشکلات و قضای حاجات باشد مستحب است.
میتواند آن را بهعنوان سهم خود صرف کند یا به دوستان یا فقرا بدهد ولى دادن به قصّاب بهعنوان عوض کارى که انجام داده مشکل است و احتیاط مستحب آن است که اگر خودش از آن استفاده کرد قیمت آن را صدقه بدهد و ملاک قیمت همان روز ذبح است.
توصیه خاصی در این زمینه نیست. هدف انجام کار خیر است و قربانی برای خدا و کمک به محرومان و مؤمنان از این طریق انشاءالله موجب دفع بلا میشود.
قوانین جمهوری اسلامی که از زیر نظر فقهای شورای نگهبان میگذرد مخالفت با آن همچون مخالفت با قوانین شرع است.
اگر مراحل قانونى دقیقاً طى شده باشد مستند به قوانین الهى خواهد بود.
درصورتیکه یک فرد حقیقی استخاره را انجام دهد و نتیجه اعلام شود یا نرمافزار طوری تنظیمشده باشد که آیات آغاز یکی از صفحات قرآن را بدون اطلاع قبلی منعکس کند، مانعی ندارد.
عمل به استخاره واجب نیست ولى حتّى الامکان مخالفت نشود مگر اینکه مدّت قابلملاحظهای تأخیر بیندازد و بعد اقدام کند.
باید توجه داشت استخاره مربوط بهجایی است که انسان نه با علم و عقل خود بتواند راه را تشخیص دهد و نه از طریق مشاوره، بهطوریکه حیران و سرگردان شود؛ در غیر این موارد استخاره صحیح نیست.
مصلحت در فقه اهل سنّت مفهومی دارد و در فقه مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) مفهومى دیگر. آنچه ازنظر فقه شیعه قابل توجیه است، در سه محور خلاصه میشود:اوّل: آنچه مربوط به حفظ نظام و حکومت اسلامى است.دوّم: حفظ نظم جامعه; بر اساس این دو نوع مصلحت بسیارى از احکام مستحدثه شکل میگیرد; زیرا حفظ نظام و حفظ نظم جامعه از مهمترین اهداف اسلام است که انحراف از آن جایز نیست.سوّم: آنچه مربوط به تعارض اهم و مهم است; یعنى هرگاه دو مصلحت که مورد توجّه و قبول فقه اسلام است، در مقابل یکدیگر قرار گیرند، باید مصلحت اهم را ترجیح داد و مهم را فداى آن کرد.براى مثال در قسمت اوّل، میتوان مسائل مربوط به انتخابات، شرایط ویژه رئیسجمهورى و نمایندگان و انتخابکنندگان را در نظر گرفت؛ و در قسمت دوّم، مسائلى مانند نظام بانکدارى و بخش مهمی از نظام پولى و مسائل اقتصادى امروز را، بهعنوانمثال میتوان ذکر کرد؛ و در قسمت سوّم محدود کردن پارهای از معاملات و صادرات و واردات کشور که سلطه مردم را بر اموالشان محدود میسازد، ولى اهداف مهمی را احیا میکند، مثال خوبى است.
مردم بهعنوان حامیان حکومت و بازوهاى دولت اسلامى و نیز بهعنوان نظارت و امربهمعروف و نهى از منکر و نصیحت و ارشاد، در حکومت نقش دارند.